در طول چند دههی گذشته تغییرات گستردهای در ویژگیهای مرتبط با ایستاییشناسی و پویایی جمعیت ایران صورت گرفته است. دامنهی این تغییرات در گسترهای به وسعت جغرافیای ایران است. بیگمان، هیچ نظام سیاسی و اجتماعی در هیچ جای دنیا نمیتواند نسبت به تغییرات جمعیت و آثار و پیامدهای آن بیتفاوت باشد. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست! صرفنظر از زمینههای شکلگیری و ظهور و بروز این تغییرات در جامعهی ایران، آنچه امروزه دستگاه سیاستگذاری و برنامهریزی را غافلگیر کرده و آن را به چالش کشیده است، آثار و پیامدهای این تحولات در عرصههای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حاکم بر جامعهی ایران است. نوع و ماهیت پاسخهای سیاستی و چگونگی مواجهه با این تغییرات سبب شده است تا در مواردی علاوه بر ازدستدادن فرصتهای بالقوهی ناشی از این تغییرات، با پدیدههای نوظهور دیگری مواجه شویم که عمق و گسترهی آنها روز به روز بیشتر میشود. در این گفتار تلاش میکنم تا برخی از وجوه این تغییرات و آثار و پیامدهای آن را به بحث بگذارم.