با توجّه به زمینه های متنوّع قومی ـ فرهنگی جامعه ی ایران، تغییرات جمعیّتی دهه های اخیر و ضرورت اتّخاذ سیاستی مشخّص در زمینه ی باروری و آهنگ رشد جمعیّت در آینده، آگاهی و شناخت از رفتار، ایده آل ها و تمایلات فرزندآوری گروه های قومی و تعیین کننده های آن نقش مهمّی در درک پویایی جمعیّت و روندهای آن خواهد داشت. هدف این مقاله آگاهی از ایده آل های باروری زنان کُردِ شاغل و غیرشاغل شهر سنندج و عوامل تعیین کننده ی آن است. داده ها با استفاده از پیمایشی که در تیر ماه 1393 روی 525 زن شاغل و غیرشاغل انجام شد، جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که 73/8 و 69/7 درصد از زنان شاغل و غیرشاغل به ترتیب 2 فرزند و تنها 10/9 و 15/8 درصد از آن ها 3 فرزند را برای یک خانواده در شرایط کنونی ایده آل می دانند. تحلیل های چندمتغیّره نشان داد که متغیّرهای مستقلّ بررسی شده سهم تعیین کننده تری (33/5 درصد در مقابل 6/2 درصد) در تبیین ایده آل های باروری زنان غیرشاغل در مقایسه با زنان شاغل دارند. این بررسی نشان داد که تقدیرگرایی در رفتار باروری و نگرش نسبت به هزینه ی فرزندان تأثیر معنی داری در ایده آل های باروری بین زنان شاغل و غیرشاغل دارد. علاوه بر این، در بین زنان غیرشاغل متغیّر پایبندی به ارزش های خانواده ی بزرگ تأثیر مستقیم و معناداری در ایده آل های باروری داشته است. در مجموع، نتایج مؤید آن است که نوعی هم گرایی در نگرش ها و رفتارهای جمعیّتی در میان زیرگروه های مختلف با زمینه های متنوّع قومی فرهنگی در ایران رُخ داده است. بنابراین، سیاست گذاری در موضوع فرزندآوری باید معطوف به زمینه ها و عوامل باروری پایین در لایه های مختلف اجتماعی باشد.