با افزایش ظرفیّت های آموزش عالی و به تبعِ آن افزایش عرضه ی فارغ التّحصیلان دانشگاه ها از یک طرف و عدم تناسب بین فرصت های شغلی موجود در بخش های مختلف اقتصاد از سوی دیگر، بیکاری فارغ التّحصیلان دانشگاهی به پدیده ای رو به رشد در جامعه ی ایران تبدیل شده است. هدف از این مقاله بررسی و تبیین وضعیّت اشتغال زنان فارغ التّحصیل دانشگاهی استان کُردستان در مقاطع زمانی 1385 و 1390 است. جمعیّت آماری بر اساس دو درصد داده های خام سرشماری های 1385 و 1390 به ترتیب 217 و 371 نفر است. نتایج حاکی از آن است که در دوره ی پنج ساله ی مورد بررسی، نسبت بیکاری در میان زنان فارغ التّحصیل دانشگاهی حدود 20 درصد افزایش یافته است. علاوه بر این، فارغ التّحصیلان رشته های علوم تربیّتی، بهداشت و مددکاری به ترتیب بیش ترین نسبت اشتغال را در سرشماری های دوگانه داشته اند. بر پایه ی این بررسی، بیش ترین نسبت اشتغال زنان در بخش آموزش و در سرشماری های 1385 و 1390 به ترتیب 60/5 و 47/7 درصد بوده است. نتایج تحلیل چندمتغیّره نشان داد که در هر دو مقطع زمانی مورد بررسی، متغیّرهای سن، رشته ی تحصیلی و مهاجرت طول عمر تأثیر معنی داری بر احتمال عدم اشتغال زنان داشته اند. با توجّه به نسبت های بالای بیکاری فارغ التّحصیلان دانشگاهی زن و رشد نسبت بیکاران در طول زمان، می توان گفت مدیریّت منابع انسانی در راستای بهره مندی از فرصت های برآمده از پنجره ی جمعیّتی و دستیابی به پاداش جمعیّتی نیست.