سالخوردگی جمعیّت پدیده ا ی جهانی است؛ تقریباً همه ی کشورها در حال تجربه ی گذار جمعیّت شناختی اند و این احتمال وجود دارد که در آینده با جمعیّت بیش تر و سالخورده تری نسبت به آن چه که در ابتدای گذار داشتند مواجه شوند. در طول چند دهه ی گذشته تغییرات جمعیّت شناختی در ایران چشم گیر بوده است. در بستر این تغییرات، ساختمان سنّی جمعیّت دستخوش تحوّل شده و الزامات بسیاری برای سیاست گذاری اقتصادی و اجتماعی در کشور به وجود آمده است. این مقاله با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی سازمان یافته است. روش مطالعه، اسنادی و تحلیل ثانویه ی داده ها و اطّلاعات موجود است. مهم ترین اسنادی که بیش تر اطّلاعات مورد نیاز از آن استخراج شده، نتایج سرشماری های عمومی نفوس و مسکن ایران در سال های مختلف و نیز چشم اندازهای جمعیّت جهان: بازنگری 2012 بخش جمعیّت سازمان ملل متّحد است. نتایج نشان می دهد که جمعیّت ایران در آستانه ی ورود به مرحله ی سوّم گذار جمعیّت شناختی است. به تبعِ این تغییرات، اگرچه سالخوردگی جمعیّت پدیده ای گریزناپذیر در آینده ی ایران خواهد بود، امّا باروری پایین مسأله ی کنونی جمعیّت ایران است. بر اساس این یافته ها، سیاست گزاران باید دو اقدام اساسی صورت دهند: 1) سیاست هایی مناسب برای مدیریّت فرصت های برآمده از تحوّلات ساختار سنّی جمعیّت اتّخاذ کنند تا زمینه ی گذار موفّق به سالخوردگی و ایجاد پُلی بین پاداش جمعیّت شناختی اوّل و دوّم فراهم کنند. از سوی دیگر، سیاست های مناسب و متناسب با شرایط ساختاری جامعه ی ایران به منظور جلوگیری از استمرار کاهش موالید و گرفتار آمدن در تله ی جمعیّتی در پیش بگیرند.