در این مطالعه قابلیت کاربرد 16 سری از توابع انتقالی ایجاد شده توسط محققان مختلف برای تخمین منحنی مشخصه آب خاک (SWCC) 57 نمونه خاک از استان های مازندران و آذربایجان شرقی مورد بررسی قرار گرفت. درصد رس، شن، سیلت، جرم مخصوص ظاهری و حقیقی، درصد کربن آلی و عمق نمونه برداری بهعنوان پارامتر های زودیافت و مقدار رطوبت در مکش های مختلف و پارامتر های مدل ون گنوختن و بروکس و کوری بهعنوان پارامترهای دیریافت خاک در نظر گرفته شدند. مقادیر اندازه گیری شده و برآورد شده رطوبت در مکش های مختلف با همدیگر مقایسه و توابع انتقالی توسط شاخص های آماری ارزیابی گردیدند. نتایج نشان داد که درصد رس، کربن آلی و جرم مخصوص ظاهری دارای همبستگی معنی داری با غالب ضرایب منحنی های رطوبتی بودند. تابع کمپل و شیوزاوا که تابع انتقالی پارامتریک با متغیر های ورودی درصد رس، شن و جرم مخصوص ظاهری بود با انتگرال جذر میانگین مربعات خطا (IRMSE) و معیار اطلاعات آکایک AIC)) بهترتیب (cm3cm-3) 0676/0 و 3600- و تابع انتقالی پارامتریک مایر و جارویس با متغیر-های ورودی درصد شن، رس، سیلت، کربن آلی و جرم مخصوص ظاهری با IRMSE و AIC بهترتیب (cm3cm-3) 2452/0 و1900- به ترتیب بهترین و بدترین نتایج تخمین رطوبت را در دامنه مکش صفر تا 15000 سانتی متر داشتند. نتایج این پژوهش نشان داد که می توان از برخی توابع انتقالی بین المللی جهت تخمین رطوبت برای خاک های ایران استفاده نمود.