چکیده: امروزه بحران انرژی در مقیاس ملی و جهان به وضوح زندگی روزمره ما را تحت الشعاع قرار داده است و معماری از بخش های قابل ملاحظه در مصرف انرژی می باشد. معماری پایدار به معنی تعیین اهداف جدید در حرفه معماری در پاسخ به نگرانی های معاصر در مورد اثرات فعالیت های انسانی است. ضرورت توجه جدی به آموزش از راهبردهای اساسی خواهد بود. چنین تأملی به ویژه در حیطه آموزش معماری ضرورت بیشتر دارد، چرا که بخش عمده ای از بنیان آنچه در عرصه ی معماری تحقق می یابد، متأثر از واقعیات موجود در عرصه ی آموزش معماران است. اساسا طراحی یک فعل ارزش مدارانه است. به طور کلی ترویج ارزش های معماری از ناحیه اساتید و خبرگان انجام می شود. و آموزش ارزش های معماری به صورت بنیادی در محیط کارگاهی محقق می شود. روش استاد و شاگردی شناختی به عنوان روشی موثر و کارآمد امروزی در فرایند آموزش مهارت های حرفه ای به حساب می آید. معماری نیز از اهم مصادیق این مهارت های حرفه ای می باشد. شاید شیوه خاصی از آموزش معماری که می تواند ارزش های معماری پایدار را ترویج نماید؛ شیوه استاد و شاگردی شناختی باشد. حال سوال این است که چگونه می توان با بهره گیری از رویکرد استاد و شاگردی شناختی در آموزش کارگاهی معماری، ارزش ها و نگرش های معماری پایدار را مورد ترویج و پرورش قرار داد؟ معماری به سبب ماهیت میان موضوعی اش در برگیرنده حجم وسیعی از مباحث ذهنی و تاریخی و فلسفی می باشد. این تحقیق با استفاده از روش استدلال منطقی با توسل به ساختارهای لفظی و کلامی تفسیر خود را از موضوع در قالب نظریه عرضه کرده و زمینه را برای اقناع مخاطبان فراهم خواهد آورد. در ادامه اصول و روش های معماری پایدار مورد بررسی قرار گرفته و روش استاد و شاگردی شناختی تبیین می شود. این روش متکی بر جنبه های یادگیری موقعیتی است و نقش معلم را به عنوان یک تسهیل کننده یادگیری توصیف می کند. از طریق برقراری رابطه بین موضوعات و مفاهیم به تشریح سه استاندارد مفهومی شامل برنامه درسی زیربنایی، رویکرد آموزشی یا دستورالعمل و فرایند فرهنگ پذیری پرداخته، و طی یک چهارچوب مفهومی می بایست درک کلی از تجربه استاد و شاگردی شناختی را به عنوان یک فرآیند القایی جامع تسهیل کنند. از این رو می توان با مبنا قرار دادن اهداف و اصول پایداری در هر یک از این سه استاندارد چارچوب مناسبی برای آموزش پایداری طرح ک