1404/02/01
غلامرضا طلیسچی

غلامرضا طلیسچی

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده هنر و معماری
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی نقش سبکهای شناختی در یادگیری طراحی معماری دانشجویان دانشگاههای تهران
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
تفاوت های فردی، سبک یادگیری، سبک شناختی، عملکرد تحصیلی، دانشجویان معماری
سال 1398
پژوهشگران مونا صادقی جم(دانشجو)، غلامرضا طلیسچی(استاد راهنما)

چکیده

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش سبکهای شناختی در یادگیری طراحی معماری دانشجویان دانشگاههای تهران است. جامعه آماری این پژوهش شامل 135 نفر از دانشجویان معماری دختر و پسر دانشگاه تهران، شهید بهشتی و علم و صنعت است که در سال تحصیلی 98-97 مشغول به تحصیل بوده اند. رویکرد این پژوهش کمی بوده و روش انجام آن توصیفی و از میان انواع تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی است. نحوه ی گردآوری اطلاعات از طریق سیاهه ی سبک یادگیری کلب و آزمون شکلهای نهفته ویتکین است. جمع آوری نمرات دروس طراحی و معدل ترم از طریق خود اظهاری دانشجویان بود که به عنوان عملکرد تحصیلی آنها در نظر گرفته شد. برای انجام تحلیل داده ها از طریق سنجش رابطه ی همبستگی و تفاوت معناداری میان میانگین ها از طریق تحلیل آماری توسط نرم افزار SPSS انجام شد. با توجه به نتایج بدست آمده از مقایسه میانگین معدل کل دانشجویان سال اول که دارای سبکهای جذب کننده و همگرا هستند، به ترتیب عملکرد بهتری نسبت به سایر دانشجوها دارند. دانشجویان سال آخر با سبک یادگیری جذب کننده عملکرد بهتری نسبت به سایر دانشجویان دارند. بین سبک یادگیری همگرا و عملکرد تحصیلی دانشجویان سال اول رابطه معناداری وجود دارد. بین سبک یادگیری جذب کننده و عملکرد تحصیلی دانشجویان سال آخر رابطه معناداری وجود دارد. دانشجویان سال اول معماری و سال آخر معماری دارای سبک جذب کننده عملکرد بهتری در مجموع دروس کارگاهی و غیر کارگاهی دارند. دانشجویان با سبک شناختی نابسته به زمینه دارای عملکرد بهتری نسبت به دو گروه با سبک وابسته به زمینه و میانه دارند. بین جنسیت و سبک های یادگیری و سبک شناختی تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج بدست آمده از تفسیر یافته های پژوهش بیان می کند که آموزش معماری موجب تغییر در سبک یادگیری دانشجویان میشود. در دو گروه دانشجویان سال اول و سال آخر عملکرد دانشجویان دارای سبک جذب کننده به نحو معناداری نسبت به انطباق یابنده و واگرا بهتر است. غالب دانشجویان از نوع آموزشی برخوردار بوده اند که بیشتر به مفاهیم انتزاعی نزدیک میشوند تا اموری که کلامی باشد. عدم تأثیر جنسیت بر سبک یادگیری و سبک شناختی میتواند ناشی از عوامل مختلفی از جمله فرهنگ ، نوع برخورد در مراکز آموزشی باشد و شرایط محیطی آنها در زمینه یادگیری در دانشگاه تقریبا مشابه هم بوده است.