حس دلبستگی به مکان، یک پیوند عاطفی بین فرد و محیط است که از فعالیت ها و تعاملات بین انسان-مکان و انسان-انسان در یک مکان خاص نشأت می گیرد. شکل گیری این احساس در کودکی آغاز شده و بر رفتارهای فرد در بزرگسالی تأثیر بسیاری دارد. یکی از مکان هایی که کودکان بیشترین زمان فعال خود را در آن سپری می کنند مدرسه است و چگونگی طراحی این فضا و مؤلفه های کالبدی آن اثرات قابل توجهی بر دانش آموزان می گذارد. با این حال بسیاری از مدارس ابتدایی با فقدان توجه به طراحیِ مناسب و درخورِ نیازهای کودکان روبه رو هستند. تحقیقات بسیاری در زمینه احساس دلبستگی به مکان صورت گرفته است، اما در موارد اندکی دانش آموزان(کودکان) و محیط های آن ها مخاطب قرار گرفته اند. پژوهش حاضر به بررسی احساس دلبستگی به مکانِ دانش آموزان در چهار نمونه از مدارس ابتدایی شهر تهران (دبستان دخترانه امام جعفر صادق(ع) و 13آبان و دبستان پسرانه شهید چراغی و شهید مهدیزاده) پرداخته است. از این رو مؤلفه های کالبدیِ مدارس، ذیلِ ویژگی های محیطیِ نفودپذیری، گوناگونی، خوانایی، انعطاف پذیری، مقتضیات بصری و کنترل در محیط بررسی شده و تأثیر هر یک از ویژگی های محیطی بر احساس دلبستگی به مکانِ دانش آموزان بررسی شده است. همچنین فضای کلی مدرسه به سه بخشِ فضای حیاطِ مدرسه، کلاس های درس و فضاهای ارتباطی تقسیم شده است و احساس دلبستگی به مکانِ دانش آموزان نسبت به این سه فضا نیز تحلیل شده است. پژوهش حاضر یک تحقیق پیمایشی است که داده های آن از طریق پرسشنامه، مشاهده فضای مدارس و برداشت های میدانی گردآوری شده است. این داده ها در نرم افزار SPSS از طریق آزمون های آماری مرتبط (آزمون آنالیز واریانس و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون)، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین احساس دلبستگی به مکان دانش آموزان و فضای کالبدی مدارس آن ها ارتباط وجود دارد و به چگونگی تأثیر فضای کالبدی بر این احساس می پردازد.