هر ساله هزاران نفر منازل خود را برای تحصیل در دانشگاه ها و تجربۀ محیطی جدید ترک می کنند. در طول این جابه جایی، یکی از چالش های اصلی افراد، عدم انطباق با محیط جدید است. پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطۀ محیط بیرونی دانشکده ها، با دلبستگی به مکان دانشجویان انجام شد. بر پایه مدل نظری تحقیق، دلبستگی به مکان، پیوندی عاطفی، شناختی و رفتاری بین دانشجویان و دانشکده تعریف شد. از طرفی دیگر، متغیر مستقل محیط بیرونی دانشکده، برآیند عوامل کالبدی آن تعریف گشت .با استفاده از روش تحقیق پیمایشی مدل نظری تحقیق در دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران به آزمون گذاشته شد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانشجویان این دانشکده در نیمسال دوم سال تحصیلی 94-1393 تشکیل می دادند. برای گرد آوری داده ها 150 پرسش نامۀ بسته پاسخ به صورت تصادفی در بین دانشجویان توزیع شد و جهت تجزیه و تحلیل آن ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید. در تحقیق حاضر، ابتدا مدل اندازه گیری دلبستگی به مکان دانشجویان و محیط بیرونی دانشکده برای ارزیابی برازش آن ها به آزمون گذاشته شد، و شاخص های برازش آن ها ارزیابی گشت. سپس مدل ساختاری تحقیق مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که محیط بیرونی دانشکده اثر معناداری (0,01 p<) به ضریب 0,49 بر دلبستگی به مکان دانشجویان دارد. مطابق با یافته ها، مطلوبیت فضاهای ملاقات، مهمترین عامل شکل دهنده و مقوّم دلبستگی به مکان دانشجویان هستند. در واقع، فضاهای ملاقات مطلوب با فراهم سازی فرصت های برقراری تعامل، می توانند موجب شکل گیری پیوند های اجتماعی در بین دانشجویان می شوند و به نوبۀ خود بر دلبستگی به مکان دانشجویان تأثیر گذار باشند. همچنین، یافته ها حاکی از آن بود، مطلوبیت فضاهای ملاقات به شکل معناداری با وجود عناصر هنری یا معمارانه و مطلوبیت فضای سبز رابطه دارد. عناصر هنری و معماری با شکل دهی شخصیت محیطی متمایز و معنادار برای دانشجویان و فضاهای سبز با ایجاد جذابیت بصری نقش خود را را ایفاء می کنند.