دولت ابادی در کلیدر، خود را با ملازمات و محدودیت های مرسوم در سوم شخص و دانای کل، که در داستان های دیگر به کار گرفته شده است نه تنها تطبیق نمی دهد بلکه در پی آن است که امکانات روایی گذشته را نیز با آن ادغام کند و یک شیوه ی کاملا دیگرگونه و همسو با آن دنیای خاصی به وجود آورد که در تطابیق تارخی و خواستگاه اجتماعی و جغرافیایی ماجراها باشد. برای این کار، او زاویه دید دانای کل را در اختیار کسی قرار می دهد که به عنوان راوی داستان، از اختیار مطلق و مسلط بر مقدرات روایت برخوردار است.