سیر طنزنویسی در ایران ارتباط نزدیکی با تاریخ سیاسی دارد. در دورههایی که شاعران و نویسندگان از آزادی نسبی بهرهمند بودهاند طنزنویسی نیز دارای رشد بیشتری بوده است. در دورهی سلجوقیان که حکومت در یک موقعیت بینابین سیاسی – یعنی نه استبداد مطلقه و نه حکومت مردمدارانه – قرار گرفته بود سیر طنز نویسی مانند ادبیات آن دوره از وضعیتی کاملاً متفاوت و کمال یافته برخوردار بود. در این دوره از یکسو دربارها متعدد و عاری از استبداد مهارگسیخته هستند، و از سوی دیگر، بهطور همزمان، هم عوامیت بر پادشاهان و مردم غالب است و هم تحصیلات در جامعه گسترش یافته وتکثر سبکها و صداها را در آفرینندگان نظم و نثر پدید آورده است، و در سویهی سوم نیز شاعران و نویسندگان به وسیلهی حکومت به خود وانهاده شده و از آزادی عمل بسیار بهرهمند شدهاند. با پیشرفت ادبیات، طنزپردازان پرشماری با سبکها و شیوههای متفاوت و نوآورانه پدید آمدهاند که نمونۀ آن تا دورۀ مشروطه به عنوان یک دورۀ برخوردار از آزادی کامل، در هیچ دورۀ دیگری دیده نمیشود. توسعۀ طنز در این دوره، بیشتر از نظر فکری و محتوایی است و دارای دو گرایش عامهپسند چون هجویات و هزلیات و لطایف ادبی، و خاصهپسند، مانند طنزهای فلسفی، فرقهای و عرفانی است. سرودن قصیدههایی با ترکیب هجو و هزل و ستایش، و اشعار پر جسارت تشکیکآمیز و روایتهای طنزآمیز عقلای مجانین، فضای متفاوتی به منظومه ها و دیوانهای شعری در این دوره داده است.