ـ قدیمی ترین نوشته های برجای مانده از فارسی دری، متعّلق به دوره ی حکومت های مستقل ایرانی است. بی گمان پیش تر از آن نیز نوشته هایی در کار بوده است، امّا نگه دارندگانِ دل سوزی نداشته است که قدر آن ها را بدانند و از آن ها مراقبت کنند. آن ها یا سربازان و فرماندهان بیگانه بوده اند و یا کسانی بوده اند که به بیگانگان خدمت می کرده اند؛ و در هر دو حالت، خوی بیگانگی داشته اند. آن چه فرهنگ یک ملّت را حفظ می کند، خوی یگانگی و حسّ هم پیوندی است که نامش ناسیونالیسم است. با شکل گیری حکومت صفّاریان و سامانیان در منطقه ی خراسان و سیستان، و رخ داد حوادثی چون برخورد یعقوب لیث صفّاری با عربی سرایی محمّد بن وصیف سجستانی، و آوردن تفسیر طبری از عراق عرب و مددگیری از علما و نویسندگان برای ترجمه و تأیید آن به وسیله ی منصور بن نوح سامانی، فارسی دری دو حامی جدّی برای خود می-یابد و استفاده از آن برای نوشتن شعر و نثر با تشویق و تأیید بسیار همراه می شود و به این وسیله نخستین شیوه های نوشتن، یعنی سبک خراسانی در شعر و سبک مرسل در نثر فارسی، پدید می آید. نثر مرسل، طبیعی ترین سبک نگارش در تاریخ نثر فارسی است که گفتار و گویش روزمرّه ی مردم را به طور مستقیم به متون نوشتاری تبدیل می کند. هنگامی که یک زبان مرحله ی تبدیل از گفتار به نوشتار را طی می کند، حسّاسیت آن به درست نویسی و اصلِ رسانایی است و نه هنرنمایی های زبانی و ادبی؛ البتّه درگیر بودن جامعه با وقایع مهمّ سیاسی و فرهنگی نیز آن نوع هنرنمایی ها را بی معنا می-کند. از منظر دیگر، می توان گفت که چون رواج دهندگان آثار فارسی در حقیقت از یک سو مردم عادی جامعه و از دیگرسو حکومت هایی هستند که از میان مردم برخاسته اند، زبان و محتوای نوشتارها به مقتضای مخاطبان و خواستاران آن ها، از بافتی کاملاً ساده و طبیعی و رئالیستی برخوردار است. در این دوران عوامل دیگری نیز بر سادگی زبان تأثیر می گذارند که عبارت اند از:اندک بودن شمار و تجربیات نویسندگان، فراوانی موضوعات و نانوشته ها و احساس نیاز به نوشتن در همه ی زمینه ها، استقبال گسترده ی دربارها از همه ی نویسندگان و شاعران، نبود رقابت های جدّی در عرصه های نویسندگی و شاعری. نثر فارسی از دوره ی سامانیان و صفّاریان تا عصر سلجوقیان، همواره حرکتی جستجوگرانه و تکاملی داشته است. با آن که همه ی خصوصیات نثر مصنوع، امروزه چندان