1404/02/01

قهرمان شیری

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی
نشانی: دانشکده ادبیات
تلفن: 09189149512

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی تقابل سنّت و تجدّد در داستان نویسی ایران از 1320 تا 1330 (دهه ی بیست)
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
سنّت، تجدّد، مدرنیته، حکومت پهلوی، داستان نویسی، آل احمد، هدایت.
سال 1396
پژوهشگران فاطمه هوشمندی یاور(دانشجو)، قهرمان شیری(استاد راهنما)

چکیده

تقابل سنّت و تجدّد یکی از موضوعات محوری در فکر و فرهنگ و ادب ایران در دوره ی پهلوی بود که بازتاب آن را به گستردگی در بسیاری از متون مختلف از جمله در داستان های انتشار یافته در فاصله ی سال های 1320 تا 1332 می توان مشاهده کرد. منظور از سنّت عبارت است از کردارها و گفتارها و دستور العمل ها و باورهایی که اغلب دارای مبنای احساسی است و ریشه در جوامع ماقبل صنعتی دارد و از نسلی به نسلی دیگر منتقل می شود. و منظور از مدرنیته یا تجدّد نیز در یک گزاره ی مختصر عبارت است از مجموعه ای از کنش هایی که بر مبنای عقلانی به داوری در باره ی جهان هستی می پردازد و محصول دوران صنعتی و رنسانس است. علاقه مندی حکومت پهلوی از همان نخستین سال های قدرت گیری در ایران، به موضوع تجدّدگرایی و مخالفت صریح با شماری از مظاهر سنّت گرایی، و وجود فضای باز سیاسی در دهه ی بیست از سده ی چهارده خورشیدی در ایران، موضع گیری انتقادی و صریح بسیاری از روشن فکران و شاعران و داستان نویسان را نسبت به این موضوع برانگیخت. بعضی از داستان نویسان چون جلال آل احمد، علی دشتی، سعید نفیسی، محمّد مسعود، و عماد عصار، به رغم دیدگاه ترقّی خواهانه در مسائل اجتماعی و سیاسی و علمی و فرهنگی، در برابر عمل کرد شتاب زده ی حکومت در متجدّد کردن مظاهر مختلف اجتماعی و پیشرفت دادن زندگی شهری و گسترش بوروکراسی اداری، جانب سنّت گرایی را می گیرند و به انتقاد از کردارهای تجدّدگرایانه می پردازند و مضرّات آن را در شکستن حریم سنّت ها و حرمت ها و باورها و معتقدات به گونه های مختلف بازگو می کنند. شمار دیگری چون صادق هدایت، و صادق چوبک به دلیل تجربیّات تنفرآلودی که از رفتارهای جهالت بار عامه ی مردم و بعضی از مذهبی ها در جامعه مشاهده کرده بودند و به دلیل آشنایی بیشتر با فکر و فرهنگ اروپایی، از یک سو به انکار پاره هایی از باورهای سنّتی می پردازند و رفتارهای خرافی و ناهمسو با عقلانیّت را به تمسخر شدید می گیرند از سوی دیگر نیز در برابر هجوم پدیده های مختلف مدرنیستی در زندگی شهری، توصیه به بازگشت به گذشته و احیای سنّت های بسیار دیرینه می کنند.