1404/02/01

قهرمان شیری

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی
نشانی: دانشکده ادبیات
تلفن: 09189149512

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی اقتباس سینمایی از داستان های هوشنگ گلشیری
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
سینمای اقتباسی، ادبیات داستانی، هوشنگ گلشیری، شازده احتجاب، معصوم اول، بهمن فرمان آرا، سایه های بلند باد
سال 1393
پژوهشگران فاطمه کاظمی راهزانی(دانشجو)، قهرمان شیری(استاد راهنما)، نجمه نظری(استاد مشاور)

چکیده

این پژوهش به بررسی اقتباس سینمایی در آثار هوشنگ گلشیری (شازده احتجاب و معصوم اول) پرداخته است. هوشنگ گلشیری از جمله نویسندگان معاصری است که هم داستان بلند او به نام «شازده احتجاب» و هم داستان کوتاهش «معصوم اول» دارای قابلیت اقتباس برای ژانر سینمایی بودند. داستان شازده احتجاب که اوج خلّاقیت و نوآوری گلشیری بود، به دلیل تکنیکی بودن این اثر و برخورداری از تصویرهای سینمایی، بهمن فرمان آرا را که در آن زمان کارگردنی نوپا بود، بر آن داشت تا این اثر ارا به ژانر سینمایی تبدیل کند و به علت همکاری گلشیری با فیلم ساز، این اثر به اثری ماندگار و قابل تحسین تبدیل شد. شیوه ی داستان پردازی مدرن، روایت داستان از منظر زاویه دیدهای گوناگون، برخوردار بودن از شخصیت های منسجم و اصولی، فضاسازی های زیبا، گفت وگوهایی که در ایجاد کنش و پیش برد داستان و القاء موقعیت نقش داشته اند و توصیف های دقیق و تصویری، این داستان را داستانی داراماتیک و نمایشی ساخت. داستان کوتاه «معصوم اول»، دومین کار مشترک گلشیری و فرمان آرا بود. از روی این داستان، فیلم «سایه های بلند باد» ساخته شد. داستان معصوم اول هم به دلیل فضای سورئالیستی و برخوداری از تمثیل و نماد در ایجاد موقعیت های هول انگیز و رازآلود برای دست مایه قرار گرفتن در رسانه ی سینما اثری مناسب به شمار می رود. در پژوهش پیش رو با بررسی و مقایسه ی دو اثر مورد اشاره در رسانه ی مکتوب و رسانه ی تصویری، وجوه اشتراک و افتراق هریک از این دو ژانر مشخص گردید. در بررسی مورد نظر به این نتیجه دست یافته شد که داستان شازده احتجاب به دلیل شیوه ی روایت پردازی های متفاوت و برخورداری از تکنیک های فراوان کار کارگردان را در بعضی قسمت ها سخت و دشوار ساخته و بعضاً به علت وفاداری بیش از حد به اثر اصلی سرعت فیلم را کند کرده است و به علت محدودیت در امکانات سینمایی نتوانسته آن چه را که در داستان منظور بوده به تصویر کشد. اما با وجود همه ی محدودیت ها و برخی از نواقص، باز هم در ساخت فیلمی به شیوه ی نوین موفق بوده است. در فیلم دوم هم به علت آن که بسیاری از برداشت های سینمایی خود را در آن دخیل داشته و برای منطقی کردن سیر و روند قصه تغییرات فراوانی در اصل اثر ایجاد کرده است و هم چنین دخیل کردن امکانات و جلوه های بصری بیشتر در فیلم، فیلم را نسبت به داستان اصولی تر