مثنوی معنوی منظومه ی معرفت شناسانه ی مولوی شاعر قرن هفتم هجری است. ویژگی داستان در داستان و شیوه ذهن سیال و عمق اندیشه مولوی در این کتاب، موجب شده است که ارتباط گسترده ی خواننده با آن به رغم سادگی زبان و عدم استفاده از تکلف و تصنع به راحتی میسر نگردد. در این نوشته، هدف ما آن است که ضمن اشاره به دشواری های ارتباط مثنوی با خواننده بکوشیم تا علل اسباب برخی از آن دشواری ها را به خواننده بشناسانیم و زمینه های لازم را برای ارتباط بیشتر با مثنوی فراهم آوریم. یکی از اصلی ترین راه های شناخت ابعاد هنری مثنوی ورود به دنیای ساختار قصه های آن و شناخت شگردها و فنون اصلی قصه پردازی مولاناست؛ پاره ای از این فنون و شگردها عبارت اند از: روایت و دغدغه داشتن با مخاطب، هنرهای ادبی و بلاغی و جنبه های گوناگون آن، هنجارستیزی ورفتار کارناوالی، هنرهای زبانی و فکری و محتوایی، خلاقیت و نوآوری، تشبیهات و تمثیلات فوق العاده، موسیقیایی بودن کلام، رابطه ی صورت و محتوا، جذابیت و تاثیرگذاری کلام، مخاطب شناسی، تصویرپردازی های بی نظیر و جالب و گیرا. همه ی این ویژگی ها در این پایان نامه با نمونه ها و توضیحات مفصل به تحلیل و بازکاوی گذاشته شده است.