یکی از موضوعاتی که از دیرباز در فقه شیعه مطرح بوده مسأله ی جواز و عدم جواز قضاوت زنان است. در عصر حاضر در جوامع اسلامی، این موضوع مورد توجه جدی واقع شده است و از آنجا که زنان نیمی از اجتماع را تشکیل می دهند و قضاوت نیز یکی از امور کلیدی است، از این رو مسأله ی قضاوت زنان و بحث درباره ی آن اهمیت ویژه ای می یابد. حال با توجه به حضور چشمگیر زنان در صحنه های اجتماعی و گستر دانش ارتباطات و رشد فکری آنان، آیا در احکام اولیه و ثانویه درخصوص جواز یا عدم جواز قضاوت زنان پاسخی مبتنی بر ادله ی اربعه، قواعد و اصول عملیه در فقه شیعه می توان یافت؟ هرچند این مسأله از زمان شیخ طوسی در فقه امامیه مطرح شده و همواره از پذیرش یا رد آن سخن به میان آمده ولی هیچ گاه به صورت مبسوط و مستقل موردارزیابی واقع نشده است. با تفحّص در منابع فقهی و با استناد به ادله اربعه امر جواز قضاوت زنان در احکام ثانویه قابل تأمل است، لذا در این پژوهش با استناد و بررسی ادلهی قائلین به جواز و عدم جواز قضاوت زنان به پاسخی مبسوط و مستقل دست خواهیم یافت