پژوهش حاضر با هدف مدلسازی نقش خود رهیابی و سواد رسانهای در طفرهروی مجازی انجام گرفت. این پژوهش از نظر راهبرد اصلی، کمی و از نظر تکنیک تحلیلی، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود. روش نمونهگیری از نوع در دسترس بود. حجم نمونه با توجه به مدل کرجسی- مورگان و با در نظر گرفتن خطای 05/0 =α، 620 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه طفرهروی مجازی بلا و همکاران (2006) (با پایایی 89/0=α)، پرسشنامه محقق ساخته خودرهیابی (با پایایی 95/0=α) و پرسشنامه سواد رسانهای فلسفی (1393) (با پایایی 86/0=α)، استفاده شد. روایی محتوایی ابزارها با اعمال نظر ده نفر از خبرگان یادگیری الکترونیکی تأیید گردید. دادهها با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی با روش پرسپترون چندلایه (MPL) تحلیل شد. نتایج نشان داد مدلسازی عوامل خودرهیابی و سواد رسانهای در طفرهروی مجازی دانشجویان دارای یک لایه ورودی با ده گره و یک لایه پنهان با چهار گره است و شبکه عصبی مصنوعی به خوبی قادر است پرشها و روند طفرهروی مجازی دانشجویان را از روی این دو متغیر و خرده مقیاسهایشان؛ پیشبینی نماید. تمامی ضریبهای تاثیر لایه پنهان بر لایه خروجی در شبکه عصبی؛ منفی به دست آمده و از اینرو هرچه دانشجویان دارای مهارت خودرهیابی و سوادرسانهای بالاتری باشند، کمتر به رفتار طفرهروی مجازی میپردازند و بالعکس. بر این اساس میتوان دریافت، میزان سواد رسانهای و خودرهیابی دانشجویان متغیرهایی هستند که توان پیش بینی میزان طفرهروی مجازی دانشجویان را دارند.