چکیده :هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین میزان استفاده از فضای مجازی با توانایی های شناختی وتفکر انتقادی دانشجویان است.جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان هستند که تعداد آنها 7494نفر می باشد.که از طریق نمونه گیری طبقه ای وبر اساس جدول کرجسی ومورگان 500نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از دوپرسشنامه محقق ساخته،آزمون میزان استفاده از اینترنت وآزمون توانایی های شناختی ویک پرسشنامه استاندارد،آزمون تفکر انتقادی ریکتس استفاده شده است.روایی محتوایی این دوآزمون محقق ساخته از طریق اعمال نظرات هفت نفر از متخصصان برنامه ریزی درسی وپایایی آنها با محاسبه آلفای کرانباخ به ترتیب 82/0،77/0و 85/0 می باشد. دادههای جمع آوری شده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی همچون میانگین،نمودار،جدول،فراوانی،درصدوانحراف معیاروروش های آمار استنباطی همچون tتک گروهی،آزمون همبستگی پیرسون ورگرسیون گام به گام استفاده شده است. ودرمحیط نرم افزارspss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که میانگین میزان استفاده از فضای مجازی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا 2/84 بدست آمده است که ازمیانگین آماری (3) کوچکتر است که در سطح پایینی قراردارد .میانگین توانایی های شناختی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا 3/46 بدست آمده است که از میانگین آماری(3)بزرگتر است وبالاتر از میانگین آماری قراردارد .میانگین تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا 3/57بدست آمده است که از میانگین آماری (3)بزرگتر است و بالاتر از میانگین آماری قرار دارد . بین میزان استفاده از فضای مجازی با توانایی های شناختی رابطه همبستگی مثبت ومعنادار در سطح(a=0/05)، وبین میزان استفاده از فضای مجازی با تفکر انتقادی رابطه همبستگی مثبت ومعناداری در سطح(a=0/01) وجود دارد.به عبارتی با افزایش میزان استفاده از فضای مجازی توانایی های شناختی وتفکر انتقادی دانشجویان افزایش یافته است.بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که با توجه به رشد سریع فضای مجازی در بین اقشار مختلف جامعه به خصوص دانشجویان لزوم توجه به این فناوری وگنجاندن واحدهای درسی به مدیران و مجریان دانشگاه ها توصیه می شود.