زمینه و هدف: پیچ خوردگی مچ پا شایعترین آسیب اسکلتی عضلانی در ورزشکاران است. نقص تعادل به عنوان یکی از مهمترین عوامل خطر آسیبهای مچ پا معرفی شده است. کاهش توانایی تعادل اغلب منجر به بیثباتی مفصل مچ پا میشود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تمرینات عصبی-عضلانی با و بدون مداخله شناختی بر تعادل پویا، حس عمقی، قدرت و متغیرهای کنترل پاسچر زنان ورزشکار مستعد آسیب پیچخوردگی مچ پا بود. روش بررسی: پژوهش حاضر مطالعه نیمه تجربی دوسویه کور با طرح پیشآزمون-پسآزمون بود. جامعه پژوهش، ورزشکاران دختر باشگاههای شهر همدان بودند که از بین آن ها 36نفر بر اساس معیارهای ورود به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. آزمودنیها به صورت تصادفی در تمرینات عصبی-عضلانی با مداخله شناختی و تمرینات عصبی-عضلانی بدون مداخله شناختی قرار گرفتند. تعادل پویا و حس عمقی به ترتیب با استفاده از آزمونهای Yو بازسازی زاویه مفصلی، قدرت عضلات مچ پا با استفاده از داینامومتر و متغیرهای کنترل پاسچر در وضعیت ایستادن تک پا با چشم باز و بسته با استفاده از دستگاه فوت اسکن در هر دو گروه قبل و بعد از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازههای تکراری تحلیل شد ( .)P>0/05نتایج: نتایج پژوهش نشان داد تعامل زمان * گروه برای متغیرهای تعادل در جهت قدامی، خلفی خارجی و حس عمقی معنادار است ( .)P>0/05نتایج همچنین نشان داد تمرینات عصبی-عضلانی با مداخله شناختی و بدون مداخله شناختی باعث افزایش معناداری در تعادل پویا، حس عمقی، قدرت عضلات مچ پا و کاهش متغیرهای کنترل پاسچر گردید (.)P>0/05 نتیجهگیری: یافتهها نشان میدهند که ادغام تمرینات عصبی-عضلانی با مداخله شناختی منجر به بهبود بیشتری میشود. بنابراین، توصیه میشود ورزشکارانی که دچار نقص تعادل هستند و مستعد پیچخوردگی مچ پا میباشند، به تمرینات همزمان عصبی-عضلانی و شناختی بپردازند