مقدمه: مطالعات متعددی نشان داده است که مچ پا نسبت به بقیۀ مفاصل بدن، درمعرض بیشترین آسیب دیدگی می باشد، به گونه ای که حدود 25 درصد از کل آسیب ها به این قسمت از اندام تحتانی مربوط می شود. یکی از اثرات جانبی این آسیب، احتمال آسیب دیدگی مجدد ورزشکاران از همین ناحیه خواهد بود که در20 الی 50 درصد از این موارد، فرد را به ناتوانی های طولانی مدت و مبتلا شدن به دردهای مزمن در آینده دچار می کند (خیام باشی،2016). یکی از عوامل مهم در پیشگیری از اسپرین مچ پا حس عمقی می باشد. حس عمقی باعث برنامه ریزی سیستم عصبی- عضلانی برای انجام و کنترل حرکت و همچنین انقباضات مناسب عضلانی شده که در نهایت این دو عامل باعث ایجاد ثبات مفصل به صورت دینامیک میشود (بوت و گاهری،2000). کاهش ایمپالسهای حس عمقی از گیرنده مفصل میتواند به بروز وضعیت غیرطبیعی در بدن و کاهش پاسخهای رفلکسی قامت منجر شود و احتمال آسیب به مفصل مچ پا را به خصوص حین فعالیتهای ورزشی یا فعالیتهای روزمره افزایش دهد (ریچی،2001). همچنین نقص در حس عمقی مفصل مچ پا باعث تغییر هماهنگی حرکت و الگوهای حرکتی مانند افزایش زمان شروع به انقباض عضلات اطراف مفصل و کاهش دامنه انقباض آنها شده، و احتمال پیچ خوردگی مفصل مچ پا را افزایش می دهد.( لفارت، پاینکیورو، جایردیو و فو،1997). هر عاملی که باعث کاهش حس عمقی گردد، میتواند موجب بی ثباتی مکانیکی شود و در نهایت، مفصل را مستعد ضربات خفیف و آسیب کند. علاوه بر این، با ایجاد ضایعات لیگامانی در مفصل بطور معکوس حس عمقی مفاصل کاهش می یابد(میرباقری، باربیو، الدوسر و کرنی،2001). بنابراین هدف از این مطالعه مقایسه حس عمقی مفصل مچ پای ورزشکاران با و بدون اسپرین مچ پا می باشد.