درخصوص آخوند خراسانی و نقش او در نهضت مشروطه آثار بسیار متنوعی نگاشته شده است، عمدهی این آثار در حوزهی اندیشهی سیاسی و فقهی آخوند قرار میگیرند و برخی نیز صرفا ً به نقش تاریخی او در نهضت مشروطیت ایران پرداختهاند. اما در حوزهی حقوقی، خصوصا ً حقوق عمومی که موضوع بحث ما است، منابع چندانی در خصوص اندیشههای خراسانی وجود ندارد و از این منظر تنها دربرخی کتب و مقالاتاشاراتی به اندیشههای حقوقی خراسانی شده است.مطالعهی اندیشه های حقوقی، به خصوص مفاهیم حقوق عمومی در اندیشهی خراسانی از آن جهت اهمیت دارد که مابا استفاده از امکاناتی سنت که در اندیشه و عمل خراسانی موحود است، میتوانیم پلی به فهم مفاهیم مدرن وتطبیق آن با جامعهی سنتی ایران بزنیم و راهی برای ورود و نهادینهسازی این مفاهیم در ایران بگشاییم. خراسانی گرچه در درون سنت و بهعنوان یکی از نمایندگان نظامسنت قدمایی در عصر مشروطه شناخته میشود، اما اندیشههای او از این جهت دارای اهمیت است، چراکه او در قیدوبند ساختاری که در آن قرار داشت نماند و با استفاده از امکانات دستگاه اصول فقه و مفهوم عقل بهعنوان یکی از منابع استنباط احکام، باب تازهای در تفکر شیعی و فقهی گشود که میتوانست مورد استفادهی آیندگان قرار گیرد