فهوم قانون از کلیدیترین مفاهیم دانش حقوق و دنیای مدرن میباشد و ایرانیان در آغاز انقلاب مشروطیت با این مفهوم مواجه شدند. هر دو طیف روشنفکران و روحانیون حاضر در انقلاب مشروطیت درباره این مفهوم تاملات مهمی کردند. به علت گسترده بودن موضوع در این مقاله صرفا دیدگاه روحانیون مورد بررسی قرار میگیرد و دلایل مخالفان و موافقان قانون در بین روحانیون و جدال آنها مورد بررسی قرار میگیرد و نشان داده میشود که چگونه در مباحث مطرح شده میان دو طیف شیخ فضل الله نوری و شاگردان آخوند خراسانی برخی از مباحث مهم در خصوص قانون رمزگشایی شد. کوششهای نظری ایرانیان در خصوص قانون معطوف به دو هدف بود: نخست نسبت قانون با شرع بود و اینکه جعل قانون چه نسبتی با شریعت و فقه دارد و برای ایجاد قوانین چه استفادهای میتوان از فقه کرد، دوم ویژگیهای قانون بود یعنی اینکه این متن که به عنوان قانون تصویب میشود باید چه ویژگیهایی داشته باشد. در جدال فقیهان مساله نخست بیشتر کاویده شد که در این مقاله مورد بررسی قرار میدهیم.