شهروندی مفهومی است که بیش از دو هزار سال در اندیشه بشر وجود داشته است و همچون همه مفاهیم برای خود تاریخی دارد. مفهوم مدرن شهروندی اواخر قرن 18 و در عصر انقلابات دموکراتیک پدید آمد و از آن تاریخ به بعد نیز تغییراتی یافته است. مخصوصا در قرن 20 و با صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر و پیدایش مباحث جدیدی همچون جهانی شدن و مهاجرت های گسترده، این مفهوم با چالش های متعددی روبرو شده است. این مقاله سعی می کند با نگاهی به مهمترین تحولات و چالش های مفهوم مدرن شهروندی هم در نوشته های مهمترین نظریه پردازان مفهوم شهروندی، هم در رویدادهای پیش آمده بعد از جنگ جهانی دوم ، نشان دهد که این مفهوم گذشته از آنکه در ایران بسیار جدید است، ایرانیان نیز خصوصا در قوانین و مقررات خود نتوانسته اند مفهوم شهروندی را تبیین کنند و آن را با مفاهیم همجواری از جمله حقوق بشر خلط نموده اند. برای مطرح کردن حقوق شهروندی در ایران باید در حوزه نظر به بحث در خصوص مفهوم شهروندی پرداخت و در حوزه قانونگذاری نیز عبارت حقوق شهروندی را به درستی به کار برد.