طرز رفتار بزرگسالان اثر عمیقی بر شخصیت کودکان و عادات کسب شده توسط آن ها دارد. خانواده مهم ترین عامل تعیین کننده در حمایت از کودک و والدین مهم ترین اشخاص در زندگی وی هستند. از جمله مسائل حائز اهمیتی که خانواده ها با آن مواجه هستند، چگونگی برخورد با اعمال و کردارهای ناپسند و کجروی کودکان و نحوه ی تأدیب و تربیت آن ها می باشد. در آموزه های اسلامی شیوه های متعدد ارشادی و عقلانی برای تربیت کودکان ترسیم شده است. اگر چه در آموزه های اسلامی تأدیب و تربیت کودک از طریق تنبیه بدنی عملی ممنوع و خلاف اصل می باشد، اما این بدان معنا نیست که در اسلام چنین تنبیهاتی مطلقا ممنوع باشد؛ بلکه تنبیه بدنی در موارد استثنایی و به عنوان آخرین راه حل با رعایت شرایط و محدودیت هایی مورد پذیرش قرار گرفته است. این در حالی است که اعمال چنین تنبیهاتی (تنبیه بدنی در جهت تأدیب) در اسناد بین المللی حقوق بشر از جمله کنوانسیون حقوق کودک، مطلقا ممنوع اعلام شده است. حق والدین بر تأدیب و تربیت کودک از جمله حقوقی می باشد که در نظام حقوقی ایران رسمیت یافته است. گستره ی اعمال این حق نیز مانند بسیاری از حقوق انسانی مطلق نبوده؛ و محدودیت های قانونی به آن وارد می شود. مطابق ماده 1179 قانون مدنی ابوین حق دارند که طفل خود را در حد متعارف تأدیب نمایند، همچنین در بند ت ماده 158 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 یکی از اسباب عینی عدم مسئولیت اقدامات تربیتی والدین در تأدیب اولاد در حدود متعارف دانسته شده است. اما این ماده مبهم می باشد، و تعریفی از حد متعارف و میزان تادیب و تنبیه متعارف ارائه نداده است و آن را به شرایط خانواده و عرف جامعه واگذار کرده است. با توجه به این که بخش قابل توجهی از کودک آزاری ها در محیط خانواده و توسط والدین، سرپرستان قانونی و نزدیکان کودکان صورت می گیرد، وجود چنین اختیاری توجیه کننده تنبیه بدنی کودکان به وسیله ی والدین می باشد و منشأ خشونت های خانگی علیه کودکان را فراهم می کند. بعلاوه وضع این ماده قانونی در مورد اقدامات والدین اقتضاء آن را دارد که والدین بتوانند در مورد همه ی رفتارهای مجرمانه خویش به ادعای متعارف بودن اقداماتشان به معافیت قانونی مندرج در این ماده استناد کنند. در چنین شرایطی باید ابتدا تدابیر و راهکارهای سیاست جنایی ایران در قبال تأدیب و تربیت اطفال را مورد بررسی قرار داد، سپس به م