مفهوم دورویی که وسعت معنایی و کاربردی آن حیرت انگیز است، باوجود ظاهر غیراخلاقی آن، دارای کارکردهای عدیده ای است. به طوری که یکی از حلقه های ناگسستنی زنجیره زندگی ما را تشکیل می دهد. دراین راستا، این پژوهش کیفی با هدف غایی مطالعه رفتارهای متظاهرانه در بین مردم شهر همدان و با استفاده از طرح نظام مند نظریه زمینه ای انجام شده است. به این منظور ضمن انجام مصاحبه باز با ۲۴ نفر از ساکنین شهر همدان، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرایند کدگذاری باز گردآوری شدند و از دل آنها مقوله هایی تحت عناوین؛ « مولفه های فرهنگی – اجتماعی » ، « مولفه های روانشناختی » ، « مولفه های اقتصادی » و « مولفه های ساختاری – سیاسی » استخراج گردید؛ سپس در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها ذیل عناوین؛ شرایط علی، راهبردها، شرایط مداخله گر، پیامدها و راهکارهای مقابله با رفتارهای متظاهرانه در قالب کدگذاری تعیین شد. در ادامه و در مرحله کدگذاری گزینشی، یکایک اجزای پارادایم کدگذاری تشریح، و دو الگوی « رفتارهای متظاهرانه عامل محور » و « رفتارهای متظاهرانه ساختار محور » کشف گردید. نتایج حاکی از آن است که نفاق و دورویی در سطح وسیعی؛ چه فردی و چه اجتماعی، در جامعه وجود دارد و این پدیده، محصول شرایط نامتجانس خانوادگی، محیطی، آموزشی، اقتصادی و سیاسی غیرمتعادل و گاهی متضاد است. همچنین برطبق یافته های پژوهش، شرایط زمینه ای چون؛ طبقه اجتماعی، تحصیلات، جنسیت و سن افراد بر روی بروز دورویی و تظاهر تاثیرگذار می باشد.