فزایش نابرابری درآمد، همواره بهعنوان یکی از مهمترین دغدغههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در سراسر جهان به شمار میآید؛ همچنین، یکی از معضلاتی است که در چند دهه اخیر در ایران مورد توجه مسئولین و سیاستگذاران اقتصادی قرارگرفته است و از این رو، شناسایی عوامل اثرگذار بر توزیع درآمد در سیاستگذاری، بسیار حائز اهمیت است. در این راستا، در تحقیق حاضر سعی شده است رابطه میان نرخ تورم و نابرابری درآمد در کشور ایران با بهکارگیری رهیافت مارکف سوئیچینگ و تئوریهای موجود در این زمینه، با لحاظ متغیرهای توضیحی همچون یارانه های پرداختی دولت، شدت تحریم ها و توسعه مالی و متغیرهای کنترلی چون سرمایهگذاری مستقیم خارجی، شاخص باز بودن تجاری و نرخ بیکاری، با داده های فصلی طی دوره زمانی 1380 تا 1401، مورد آزمون تجربی قرار گیرد. نتایج تحقیق نشان میدهند که اثرات نرخ تورم بر نابرابری درآمد در دوران رکود، بیشتر از اثرات نرخ تورم در دوران رونق میباشد. این نتایج، حاکی از آن است که نرخ تورم در دوران رونق و رکود، اثرات نامتقارن بر نابرابری درآمد دارد. به علاوه، بین توسعه مالی، نرخ بیکاری، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و باز بودن تجاری و نابرابری درآمد، رابطه نامتقارن و معنادار وجود دارد؛ در حالیکه رابطه نامتقارن و بی معنی بین یارانه های پرداختی دولت و شدت تحریم ها، حاکم است.