محیط زیست برای زندگی انسان اهمیت زیادی دارد. به طوریکه در طول تاریخ بشر برای بقا و تأمین نیازهای خود به محیطزیست وابسته و از منابع آن بهره برده است. در واقع، وجود محیط زیست و منابع آن حرکت به سمت توسعه را تسهیل می کنند. درکشورهای منطقه خاورمیانه استخراج منابع گازی به عنوان یکی از منابع اصلی درآمدی و اقتصادی میباشد، اما این منابع نه تنها این کشورها را به سمت توسعه سوق نداده، بلکه باعث فشار به محیط زیست نیز شده است. ردپای اکولوژیک یکی از معیارهایی است که میتواند میزان فشار بر منابع زیست محیطی را بسنجد. این شاخص نشان دهنده اثری است که جوامع مختلف در اثر سبک و شیوه زندگی خود، بر طبیعت به جای می گذارند و نشان می دهد در کدام ناحیه انسان بر منابع طبیعی و محیط زیست فشار بیشتری وارد می کند. این پژوهش به بررسی تأثیر استخراج گاز بر ردپای اکولوژیک درکشورهای حوزه ی خاورمیانه برای دوره 2000 تا 2021 میپردازد. در راستای دستیابی به اهداف تحقیق روش اقتصادسنجی رهیافت پانل فضایی استفاده شده است. نتایج مربوط به بررسی خود همبستگی فضایی در این مطالعه به وسیله آزمون های Iموران و ضریب لاگرانژو آزمون جتیس صورت گرفته است. احتمال Iموران در سطح 1 درصد معنادار است و در نتیجه فرضیه خودهمبستگی فضایی پذیرفته و با انجام آزمون های مختلف مدل دوربین فضایی(SDM)به عنوان مدل بهینه انتخاب شد. ویژگی بارز SDM نسبت به سایر مدل های فضایی، وارد کردن همزمان وقفه فضایی متغیر وابسته و وقفه فضایی متغیر توضیحی به عنوان متغیرهای توضیحی جدید در مدل است. نتایج تخمین بیانگر این است که استخراج گاز طبیعی وتولید ناخالص داخلی و مجذور تولید ناخالص داخلی بر رد پای اکولوژیک اثر مثبت و معناداری دارند و متغیر شهرنشینی بر ردپای اکولوژیک اثر منفی و معناداری دارد. اثر متغیرهای سرمایه گذاری مستقیم خارجی و نابرابری درآمدی بر ردپای اکولوژیک بی معنی است. فرضیه خودهمبستگی فضایی در خصوص رد پای اکولوژیک تأییدگردید یعنی سرریز فضایی استخراج گاز مثبت و معنادار است، سرریز فضایی متغیر تولید ناخالص داخلی منفی و معنادار و مجذورتولید ناخالص داخلی مثبت و معنا دار است. سرریز فضایی متغیرهای سرمایه گذاری مستقیم خارجی، نابرابری درآمدی و شهرنشینی مثبت و معنادار است. اثر فضایی متغیر وابسته که به عنوان متغیر مستقل در مدل مطرح و در قالب متغیر Rho نشان داده می شود در سطح 10درصد معنادار و بیان کننده این واقعیت است که خودهمبستگی فضایی در افزایش ردپای اکولوژیک در کشورهای منطقه وجود دارد و بخشی از آلودگی هر کشور به وسیله همسایگی با سایر کشورها توضیح داده می شود.