چکیده نظریه تقصیر از مهمترین تئوریها در مبانی مسئولیت مدنی است که طبق آن، جبران خسارت منوط به اثبات تقصیر عامل زیان است. گاه اثبات تقصیر برعهده زیاندیده است و گاه عامل زیان باید بیتقصیری خود را ثابت نماید. این نظریه، معیاری اخلاقی برای شناسایی مبنای مسئولیت مدنی به دست میدهد. از سوی دیگر، یکی از رویکردها در تحلیل مباحث حقوقی، استفاده از روشهای اقتصادی است. در این تحقیق با تشبیه زیاندیده و عامل زیان به مصرفکننده و تولیدکننده، کارایی نظریه تقصیر در پیشگیری از زیان و جبران سریع خسارت بررسی میشود. روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی است. با توصیف نظریات رفتار مصرفکننده و تولیدکننده و استفاده از الگوهای کارایی در این نظریات، رفتار زیاندیده و عامل زیان را تحلیل میکنیم. نتایج این تحقیق نشان میدهد نظریه تقصیر ابزاری کارا برای پیشگیری از زیان است مشروط بر این که سطح استاندارد احتیاط به عنوان مرز بین رفتار مقصرانه و غیرمقصرانه مشخص باشد؛ اما نمیتوان جبران سریع خسارات را به نحو کارا بر مبنای نظریه تقصیر به دست آورد و در مواردی که تعیین سطح استاندارد احتیاط و بالتبع، پیشگیری از زیان میسر نیست و قانون گذار در صدد جبران سریع خسارت است، مسئولیت بدون تقصیر پیشنهاد میشود.