1404/08/14

علی سلمانی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده هنر و معماری
نشانی: همدان دانشکده هنر و معماری
تلفن: 08138212214

مشخصات پژوهش

عنوان
رابطه هنر و زیبایی با هستی از منظر ژان پل سارتر
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
سارتر، هنر، زیبایی، هستی
سال 1403
پژوهشگران سوسن پورنصیری خطبه سرا(دانشجو)، علی سلمانی(استاد راهنما)، علی اصغر مروت(استاد راهنما)

چکیده

سارتر در تقسیم بندی هست‌ها به نحوه بودن انسان‌ها توجه خاصی نشان داد. از نظر سارتر وجود خاص انسانی از سایر موجودات متمایز است. برای این هستی، آزادی و آگاهی از ویژگی‌های اصلی و ذاتی است و از این رو وجود خاص انسانی در اندیشه سارتر به آزادی تقلیل می‌یابد. از طرف دیگر چون انسان دست به فعالیت‌‌های مختلف می‌زند پس هنر نیز فعالیتی است که انسان آن را پدید می‌آورد. سارتر در بین هنرها، هنر ادبیات را برمی‌گزیند آن ‌هم به علت ویژگی‌هایی که دارد. در هنر ادبیات نثرنویس را همان گوینده می‌داند که در میان کلمات همچون دست خود از آن استفاده می‌کند نثرنویس از نشانه استفاده می‌کند تا فراتر از آنچه در جمله است برود یعنی به عالم خارج ارجاع می‌دهد. در این میان نویسندگانی هستند که صرفا به خدمت دیگر طبقه یا دیگر شخص تبدیل می‌شوند. از این رو سارتر مفهوم نویسنده متعهد را پیش می‌کشد که نویسنده‌ای آزاد از قید و بند است و از جمله وظایفی که برای او بیان کرده این است که نویسنده متعهد باید از اینکه سخن گفتن خود کنش است و کنش همان آشکار کردن و نمایان کردن برای تغییر وضعیت است آگاه باشد البته سارتر نوشتن بدون سبک و بدون خواننده جهانی را نیز نمی‌پذیرد. در این پژوهش نشان داده می‌شود سارتر با چه توجیه‌ی هنر را منجی انسانی می‌داند که به خودی خود به‌عنوان موجودی آزاد بیگانه شده است و از نظر او هنر وضعیت را برای مخاطب آشکار می‌کند و از آن به بعد، او انتخاب می‌کند که مسئولیت بپذیرد و تغییر کند یا به روشی که اکنون زندگی می‌کند ادامه دهد.