1404/02/02

علی سلمانی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده هنر و معماری
نشانی: همدان دانشکده هنر و معماری
تلفن: 08138212214

مشخصات پژوهش

عنوان
تبیین نقش تربیت معنوی برای کودکان از دیدگاه والدروف و نقش هنر در آن
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
والدروف، تربیت معنوی، دین، تربیت زیباشناختی، هنر
سال 1400
پژوهشگران مسلم صحراکاری(دانشجو)، علی سلمانی(استاد راهنما)، معصومه کیانی(استاد مشاور)

چکیده

هدف این تحقیق تبیین تربیت معنوی برای کودکان از دیدگاه والدورف و نقش هنر در آن بود. این تحقیق از جنس تحقیقات کیفی و از نوع توصیفی-تحلیلی-استنباطی است و با توجه به بخش نخست- حاضر- از جنس تحقیقات کاربردی است و در پاسخ به سوال سوم از روش تحلیلی-استنباطی استفاده می شود. نتایج تحقیق نشان داد که اساس روش آموزشی والدورف بر پایه آنتروپوزوفی (انسان در نقطه مرکزی) گذاشته شده است. در این روش فرد شخصاً مورد توجه می باشد و از آنجا که انسان ها متفاوتند نمی توان همه را مشابه آموزش داد به همین دلیل باید امکاناتی فراهم کرد که هر کودک با آزادی میل به یادگیری داشته باشد. هدف اصلی در مدرسه والدورف این بود که زندگی طبیعی و روحانی کودکان حفظ شده و توسعه یابد. این الگوی آموزشی در کل بسیار نزدیک به اصول و مبانی روان شناسی گشتالت است. اشتاینر بیش از هر چیزی به هماهنگی روح، جسم و روان کودکان توجه داشت. دانش آموزان مدرسه والدورف، از راه هنر، شوقی همیشگی را برای آموختن در وجود خود پرورش می دهند. رشد احساسی، فکری و ذهنی، بدنی و روانی از آن ها انسان هایی می سازد که خود را باور دارند و راه خود را در زندگی می شناسند. از منظر روش آموزشی والدورف، در دوره پیش از دبستان لازمه رشد و تربیت معنوی کودک، پرداختن به بخش جسمانی و زیستی است. اشتاینر با تفکر، احساس و تمایل فعالیت معنوی را فرا می خواند و معنویت را ظرفیت شناخت، توجه و تأمل و بازتاب در مورد خود می داند. از دیدگاه اشتاینر، خودشناسی و ابراز معنا، افزایش خلاقیت و قوه ی تخیل کودکان، القای ارزش های اخلاقی و اجتماعی، افزایش صبر و استقامت، وسعت بخشیدن به نگرش، ایجاد حس نیک سیرتی در کودکان، خیرخواهی، تقویت اراده و ... تقویت روابط اجتماعی، شناخت خود و جهان از طریق هنر، افزایش روحیه اجتماع پذیری و تزریق شادمانی و روحیه نشاط از جمله آثار هنر در تربیت معنوی کودکان می باشد.