درتراژدیهای یونان با شکلی از عدالت و تقدیر کیهانی روبهروییم که برای ما غریب مینماید. اودیپوس به سبب گناه نادانستهاش خود را مجازات میکند. آنتیگون کفارۀ اعمال اعضای خانوادۀ خود را میپردازد. پرومته به واسطۀ نیکخواهیاش تقاص پس میدهد، و آژاکس بازیچۀ هوس خدایان میشود. در تمامیتراژدیهای فوق، و به طور کلی، در همۀ تراژدیهای یونان با نوعی عدالت تقدیرگونه روبهروییم که اتفاقا براساس معیارهای انسان امروزیناعادلانه و خلاف عدالتاند. در مواجهه با این آثار کلاسیک همواره با این سوال مواجه میشویم که ذهن یونانی چه تصوری از حق و عدالت داشته است و به طور کلی تراژدیهای یونانی مروج چه نوع نظام حقوقی است که اینگونه برای ما غریب مینماید. در این مقاله سعی بر اینست که با واکاوی مفهوم عدالت در سه حوزۀ طبیعیات، مابعدالطبیعه، و سیاست به پاسخ پرسشهای فوق برسیم. برای نیل به منظور خود تمرکز اصلی این پژوهش را برتراژدیهای سهگانه سوفکل یعنی ادیپوس شهریار، ادیپوس در کلنوس، و آنتیگونه قرار میدهیم. این سه تراژدی، که به ترتیب سرنوشت شوم خاندان لابداسیدها راشرح میدهند، نمونههای خوبی برای بررسی مفهوم عدالت در اندیشۀ یونانی بهشمار میروند. چرا که درتراژدیهای سهگانۀ فوق به اغلب تعابیری که مفهوم عدالت به ذهن یونانیان متبادر میکرده اشاره شده است، تعابیری که مخصوص ذهن یونانیست و تنها در سپهر اندیشۀ فلسفی آنزمان قابل فهم است.