با توجه به ویژگی و رویۀ معمول و مرسوم در باستانشاسی موضوع استفادۀ این علم از دانسته های سایر علوم، پیشتاز بودن باستانشناسی از این نگاه با عملکرد مذکور طی اقدامات بررسی، کاوش و گزارش بر همگان مبرهن و در تاریخ علم مشهود است، شایسته است این ویژگی بیش از پیش مورد عنایت و منطبق بر خصیصۀ علمِ نوین موسوم به مطالعات میان رشته ای مطمح نظر قرار گیرد، علاوه بر این یعنی لزوم پویایی و بالندگی متأثر از اصل سنجش پذیری و ابطال پذیری در علم موضوع دیگری است که از تولیدات علمی بخصوص پژوهش های دورۀ دکتری بدیهی ترین انتظار به نظر می رسد، از طرفی با مراجعه به مطالعات انجام شده ذیل مقولۀ هنر بطور اعم و هنر اسلامی بطور اخص همچون: مطالعات زیبایی شناسی هنر اسلامی ، تاریخ هنر اسلامی ، فلسفۀ هنر اسلامی ، پژوهش هنر اسلامی و سایر مطالعاتی که تا کنون پیرامون هنر این دوره انجام شده است در یک نگاه کلی بیش از هشتاد درصد مطالب نوشته شده و مندرج در منابع، توسط نویسندگانی به رشتۀ تحریر درآمده است که به دلیل غیر مسلمان بودن، و عدم اطلاع از مبانی، تئوری ها و ایدئولوژی اسلام چندان نتوانتسته اند به درون و ذات هنر اسلامی راه یابند که البته با توجه به حدود نویسندگان این منابع، خلأ ها و نقصانهای موجود چندان هم دور از انتظار نیست، لذا به دلیل این بیگانگی با مبانی و اصول دین اسلام هرگز نتوانستند به جز ظاهر، به باطن دین اسلام راه یافته و بدینسان هنر اسلامی را هنری صرفاً تزئینی و فاقد محتوا قلمداد کردند.