محدّث جزایری (1050 ق ـ 1112 ق) از دانشمندان برجسته شیعه و شاگرد خاص علّامه مجلسی، دارای آثار بسیاری در حوزه حدیث پژوهی است. وی بیشتر حیات علمی خود را صرف یادگیری و تألیف در حوزه مباحث حدیثی نموده است و دارای مبانی فقه الحدیثی منسجمی است که مهمّ ترین آن ها شامل: اعتقاد به حجیت ظواهر قرآن، عدم تسامح در ادلّه سنن، ﻧﮕﺎﻩ ﺟﻤﻌﯽ و همه جانبه به روایات، گردآوری قراین، پرهیز از تکلّف در تأویل احادیث، توجه به فضای صدور احادیث، نقل گرایی و دقت در احادیث متعارض و ارائه راهکارهایی برای رفع تعارض آن ها است. ازجمله نقدهایی که در مبانی فقه الحدیثی بر وی وارد است می توان به کم توجهی به جایگاه قرآن در سنجش اعتبار برخی روایات و عدم ارائه معیاری ثابت در اعتبار سنجی محتوایی روایات اشاره نمود. وی همچنین وی دارای مبانی و اندیشه های رجالی منسجمی است که عمدتاً در ضمن سه شرح جامعی که بر تهذیبین نگاشته انعکاس یافته اند. او بر پایه آرای رجالی خود تمامی اسانید دو کتاب تهذیب الاحکام و استبصار شیخ طوسی را برپایه اصطلاح تنویع حدیث متأخران، در ضمن شروح جامعی که تحت عناوین «غایه المرام»، «مقصود الأنام» و «کشف الاسرار» بر آن دو کتاب نوشته، اعتبار سنجی نموده است. اکتفا نکردن به توثیقات خاص و اعتقاد به برخی توثیق های عام و نیز بهره مندی از شهرت روایی، شهرت عملی و مقبولیت به عنوان قرائنی جهت اطمینان به صدور احادیث ازجمله مبانی و اندیشه های رجالی وی به شمار می آید. وی علی رغم این که تمام تلاش خود را در اعتبار سنجی احادیث به کار گرفته بااین همه کار وی بدون اشتباه و کاستی نیست. پاره ای از ایرادهای وی در اعتبار سنجی سندی روایات تهذیبین عبارت است از: مجمل بودن ارزیابی ها، ارزیابی اسانید برخلاف مبانی خود، به کاربردن اصطلاح «کالصحیح» بر اساس معیاری نادرست و اشتباه در تعیین حال رجالی برخی راویان.