چکـیـــده سلف در لغت به معنای «پیشینیان» و در اصطلاح، یعنی جریان هایی که در تمسک به دین اسلام خود را پیرو سلف صالح می-دانند و در اعمال، رفتار و اعتقادات خود مدعی تبعیت از پیامبراسلام(ص) صحابه و تابعین هستند. پیشینه تاریخی این جریان ها به افکاراحمدبن حنبل، ابن تیمیه، محمدبن عبدالوهاب و در یک قرن اخیر به سیدقطب بازمی گردد. جریانات سلفی دارای گروه-های مختلفی هستند: 1ـ سلفی وهابی، پیروان محمد بن عبدالوهاب. اینها مدعی گسترش توحید و مبارزه با بدعت و شرک در میان جوامع اسلامی هستند. این ها با برداشت غلطی که از توحید دارند، اکثر اعمال مسلمان ها مانند: زیارت قبور، توسل، شفاعت، نذر به ارواح اولیاء را مصداق شرک تلقی می کنند. و کسی که این اعمال را انجام بدهد، مشرک و محدور الدم می دانند. 2ـ سلفی دیوبندیه. این گروه، در قرن دوازدهم هجری به دست شماری از علمای حنفی در شبه قاره هند بر مبنای تفکر شاه ولی الله دهلوی در روستای دیوبند بوجود آمدند. دیوبندی ها، از قرن دوازدهم به بعد در برخی مسائل تحت تاثیر افکار ابن تیمیه قرار گرفتند و در نتیجه عزاداری، بنای بر قبور را بدعت و استغاثه و نذر به ارواح اولیاء را شرک قلمداد می کنند و به تکفیر و قتل سایر مسلمانها می پردازند. 3ـ سلفی اخوانی، گسترده ترین تشکیلات سیاسی، مذهبی اهل سنت، که با هدف احیای دوران سلف صالح و ایجاد خلافت اسلامی در سال 1928م توسط حسن البنا در مصر تاسیس شد. 4ـ سلفی جهادی، یعنی جریانی که با تاسی به افکار سید قطب، تنها راه رسیدن به خلافت و بازگشت به دوران خلافت خلفاء راشدین را «جهاد» می دانند. در موضوع «حاکمیت» مهمترین مسئله، موضوع مشروعیت و حقانیت است. بدین معنی که فرد یا گروهی با چه مبنایی حق حکومت، فرمانروایی و صدور دستورات الزام آور دارند؟ و مردم با چه معیاری وظیفه اطاعت و پیروی از این فرامین را دارند؟. سلفی های جهادی، الگوی حکومتی خود را از خلفای راشدین، اموی و عباسی اقتباس نموده و بهترین مدل حکومتی را، نظام خلافت معرفی کرده اند.آنها از یک سو، مشروعیت قدرت خلیفه را از طریق شورا و انتخاب اهل حل و عقد دانسته اند. شورایی که هرگز به عموم مردم تعمیم داده نمی شود و صرفاً از میان مجاهدین همسو، به عنوان شورای فقهی خواهند بود. و از سوی دیگر«قهر و غلبه» را نیز یکی دیگر از راه های مشروعیت نظام خلافت می دانند. نظام خلافتی که از قدرت مط