پژوهش حاضر، پیرامون عوامل اجتماعی- اقتصادی موثر بر بیگانگی از کار، در بین معلمان شهرستان کوهدشت انجام شده است. با توجه به جامعه آماری این تحقیق که کلیه معلمان شهرستان کوهدشت می باشد از طریق فرمول کوکران تعداد 333 نفر به عنوان جمعیت نمونه و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده های این تحقیق به روش پیمایش و از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. پست اصلی بیشتر پاسخگویان معلمی است. علاوه بر این، اکثرا دارای مسکن شخصی می باشند. در کل می توان گفت که بیش تر پاسخگویان در سطح پایگاه اقتصادی- اجتماعی متوسط به بالایی هستند. در چارچوب نظری تحقیق از نظریات سیمن،، تئوری پویایی کورت لوین، نظریه برابری آدامز، تئوری محرومیت نسبی و منابع اجتماعی استفاده شده است. به طوری که بر اساس نظریات این صاحب نظران عوامل جامعه شناختی، احساس محرومیت نسبی، مشارکت و تعلق سازمانی، نگرش شغلی، عدالت سازمانی، ارتباط با همکاران، مقایسه خود با دیگران و چند متغیره زمینه ای جنسیت، پایگاه اقتصادی و اجتماعی و سابقه کار به عنوان متغیر مستقل در رابطه با پدیده بیگانگی از کار مورد بررسی و تبیین قرار می گیرد. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق آزمون های همبستگی، رگرسیون چند متغیره و با استفاده از نرم افزار spss انجام گردیده است. بر اساس نتایج حاصل شده متغیرهای مستقل پژوهش همگی بر روی از خود بیگانگی موثر بوده و حدود 55 درصد از تغییرات آن را تبیین می کنند. از ان جا که تمامی متغیرها در حالت نرمال بوده بنابراین برای آزمون فرضیات و تحلیل مسیر در سطح سنجش فاصله ای از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون دو متغیر و چند متغیره استفاده شده است. هم چنین، نتایج نشان می دهد که میزان از خودبیگانگی در بین مردان بیشتر از زنان است. دلیل این امر می تواند مردان نسبت به زنان خواهان احراز پست ها و سمت های بالا هستند و بیشتر درگیر رقابت های شغلی قرار می گیرند که به تبع آن بیگانگی از کار و انفعال بین آن ها بیشتر دیده می شود
