از حدود اواخر مس و سنگ و به تدریج و همراه با تفاوت در نواحی مختلف ایران سنت تدفین در زیر کف خانه ها منسوخ شد و سنت جدید تدفین در گورستان مرسوم گردید. در این بین گروه های مختلف انسانی در مناطق جغرافیایی دور و نزدیک به هم، هر یک به شیوهای خاص این سنت را به اجرا می گذاشته اند. با شروع عصر آهن شرایطی پیش آمد که مجددا شیوه کوچگری در بین جوامع انسانی روز به روز افزایش یافت. منطقه گیلان به دلیل برخورداری از پتانسیل های بالای محیطی، منابع غذایی دریایی و کوهستانی ، وجود چراگاه های فراوان و اعتدال آب و هوایی، شرایط زیست را از دیرباز برای سکونت گروه های مختلف انسانی فراهم آورده است و از کانون های تحولات در هزاره های دوم و اول ق.م بوده است. در این پژوهش تحلیل گونه شناختی معماری گورهای کلان سنگی عصر مفرغ پایانی و آهن محوطه های باستان شناختی منطقه ی گیلان مورد مطالعه قرار گرفته است. در این زمینه سعی بر این است که معماری گورهای کلان سنگی حوزه مورد مطالعه به لحاظ ساختار معماری و ریخت شناسی در آن ها مورد مطالعه قرار گیرد. در اینجا، با مطالعه داده های حاصل از گورستان های کاوش شده ی مربوط به عصر پایانی مفرغ و عصر آهن در منطقه گیلان، شاخص هایی از قبیل نوع گور، مواد و مصالح مورد استفاده در آن ها، گور نهاده ها و رابطه ی گور ها با طبقات اجتماعی مورد مطالعه قرار گیرد تا بدین طریق، ارتباط آن با مسائل آیینی، اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی و نهایتاً برهمکنش های فرهنگی درون و برون منطقه ای در این حوزه در هزاره دوم و اول ق.م آشکار گردد. چنین فرایندی با مقایسه داده های حاصل این حوزه با سایر حوزه های باستان شناختی چون گورستان های شمالغرب ایران، غرب ایران و سایت های همجوار در ماورا قفقاز امکان پذیر خواهد بود که تمامی آن ها از دید این پژوهش به دور نمانده است. این تحقیق از جمله پژوهش های اسنادی با رویکرد توصیفی تطبیقی است و روش جمع آوری اطلاعات آن به شیوه کتاب خانه ای با رویکرد کیفی و کمی انجام پذیرفته است. در این راستا گزارشات منتشر شده از حفاری های علمی در حوزه مورد مطالعه مهم ترین منابع به حساب آمده اند. در این پژوهش نتایج حاصله به این صورت است که در گورستان های منطقه گیلان به لحاظ معماری و ریخت شناسی دو نوع گور کلان سنگی(دلمن و چهارچینه ای با پوشش کلان سنگی) وجود دارد. بر اساس معماری ویژه، گور نهاده ها و ... به احتمال زیاد صاحبان گور های کلان سنگی در منطقه ی گیلان جز طبقات بالای جامعه ی مفرغ پایانی و آهن بوده اند. مطالعه تطبیقی صورت گرفته در این پژوهش راجع به گونه شناسی و ساختار گور های کلان سنگی حوزه مورد مطالعه با اطلاعات حاصله از مناطق همجوار نتایج خوبی از اشتراک و افتراق در سنت های تدفینی را نشان داده است. در حقیقت در ساختار کلی قبور، مناطق مورد بررسی دارای تشابهات زیادی هستند ولی در برخی جزئیات اختلافاتی را نیز نشان می دهند. به طور کلی وجود چنین اشتراکاتی در این حوزه می تواند به سبب عواملی چون اقوام مشترک، خاستگاه های مشترک، تعاملات فرهنگی و... باشد و وجود افتراق در معماری قبور را نیز می توان در ارتباط با تاثیرپذیری اقوام حوزه های مورد بررسی از فرهنگ اقوام بومی، تعملات فرهنگی ،طبقات اجتماعی و محیط زیست نسبت داد.