صدفها به عنوان پوسته طبیعی برخی نرمتنان همواره موردتوجه انسان بوده است. برخی ازاینگونه های جانوری از ابتدای تکامل فرهنگی انسان بخشی از رژیم غذایی وی را تشکیل داده اند، درحالیکه برخی دیگر به عنوان ظروف طبیعی و یا به عنوان زیورآلات کاربرد داشته اند، زیبایی و درخشندگی خاص صدفها موجب شده تا برخی از انواع آنها در طول هزاران سال ماهیتی جادویی و آئینی در میان مردم پیدا کنند، مشخصه این گروه از صدفها بر مبنای تحلیل مکانی آنها که اغلب در بافتارهای آئینی و مذهبی مانند نیایشگاهها به عنوان نذری و هدیه ویژه و یا هدایای گور همراه متوفی قرار داده شده اند روشن میگردد. در حالی که در برخی فرهنگهای شرق دور در مواردی به عنوان پول در دادوستد روزمره مورداستفاده قرارگرفته اند. محوطه سرخدم لری یکی از محوطه های کلیدی هزاره دوم ق. م در منطقه پشت کوه (لرستان) در غرب ایران است که نخستین بار توسط اریخ اشمیت در سال 1938 م کاوش شد و وی آن را به عنوان یک نیایشگاه معرفی کرده است. بسیاری از اشیایی که از این محوطه به دستآمده اشیاء نذری است؛ که نیایشگران به خدای این معبد تقدیم کرده اند. از میان این اشیاء حداقل 532 قطعه صدف دریایی یافت شده است که منشأ این صدفها برحسب گونه شناسی زیستی آنها از خلیج فارس تا دریای عمان تعیین شده است. فراوانی صدفهایی مانند گونه کوژک یا سپید مهره (Cowrie (نشاندهنده این امر است که این معبد مربوط به یک الهه زن مؤنث بوده است چراکه در اغلب بافتارهای باستانشناسی همواره این نوع صدف صرفاً در گورهای زنان و کودکان یافت شده است که وجود یک کتیبه به خط میخی و زبان بابلی بر روی یک قطعه صدف نشان داد این نیایشگاه به الهه» نین ئیل» تعلق داشته است. همچنین عدم وجود هرگونه ابزار و ادوات جنگی در این سازه بزرگ تعلق آن به یک مکان مقدس نیایشگاهی را مجدداً تایید میکند. در معبد سرخ دم لری بسیاری از اشیاء و صدف های مورد مطالعه در این پژوهش تنها در میان شکاف دیوارها و لابه لای سنگهای درون فضا قرار داده شده اند که خود اقتباسی از اهداء نذورات به معابد در سنتهای بابلی و سومری در بین النهرین است.