چکیده با شروع دوره نوسنگی و ورود انسان به مرحله جدیدی از تطور زندگی اجتماعی، تغییراتی متأثر از زمینه های اجتماعی_اعتقادی در شیوه معیشت، تولید خوراک و نحوه تفکر بشر در مورد طبیعت اطرافش اتفاق می افتد.در این دوره بدلیل برقراری تولید خوراک، سفال و معماری و همچنین فضاهای نیایشگاهی موسوم به بناهای یادمانی دوران تازه ای در شکل گیری اندیشه مذهب و ساختار کیهان شناختی آغاز شد.چون انسان این دوره علت بروز برخی از مسائل و بسیاری از پدیده های طبیعی را نمی دانست بنابراین تلاش می کرد آنها را به مدد باورها و آداب آیینی دفع کند. براساس تجربه روش جدید زندگی که بر تولید و خصوصا کشاورزی استوار بود تاثیر نیروهای نامرئی در رشد و تکوین گیاه و تغییرات دائمی در این فرایند وی را به درک وجود چنین نیروهایی واداشت که همین باورها سبب شد که آثار انسان های این دوره رفته رفته با هدف و محتوای آیینی و وابسته به نیروهای مرموز در قالب نمادها، نشانه ها و فضاهای آئینی با ویژگیهای خاص آفریده شوند.اعتقاد به این نیروها سبب شکل گیری اندیشه دین ، زمان و مکان قدسی گردیده است که بازتاب آن را می توان در زندگی روزمره این افراد بازیافت. به همراه این تغییرات اولیه،تراکم و اندازه جمعیت نیز افزایش می یابد و فرم های پیچیده معماری، بناهای یادمانی،فضاهای نیایشگاهی،پیشرفت و تحولاتی عظیم را در ساختار اجتماعی _اعتقادی_ دین و ایدئولوژی این دوره روشن می سازد.ساختار معماری یادمانی با ویژگی های چون بزرگی ابعاد،تزیینات و سکوها نسبت به دیگر سازه های معماری ممتاز و قابل تشخیص هستند که می توان در محوطه های دوره نوسنگی ایران(زاغه، شیخی آباد، گنج دره، سراب، سنگ چخماق) مشاهده کرد که از بسیاری جهات با نمونه های بزرگتر و شاخص تر محوطه های همجوار(گوبکلی تپه، چاتال هویوک)قابل مقایسه است.گونه شناسی فضاهای قدسی در محوطه های کاوش شده از دوره نوسنگی توانسته تا حدود زیادی نوع ساختار واحد این فضا ها را بررسی و روشن سازد. از سوی دیگر با یک رهیافت باستان شناسانه در این مقاله سعی شده است با نگاهی نو به محوطه های دوره نوسنگی، به توصیف و تحلیلی دقیق در باب عوامل مؤثر در شکل گیری و ساختار فضاهای نیایشگاهی این دوره و داده های آئینی وابسته بدان پرداخته شود.