تاریخ رشیدی به قلم میرزاحیدر دوغلات نگارش یافته است و به دوره تیموری تعلق دارد. هر چند از لحاظ دوره های تاریخی ایران، متعلق به دوره ی صفوی است؛ امّا دست خوش وضعیت تاریخ های دوره ی صفوی هم نیست. موضوع آن تبیین حادثه ها و کشمکش هایی است که برای برخی از نوادگان چنگیزخان و میرزایان دوغلات رخ داده و از قلم تاریخ نویسان افتاده است. میدان این کشمکش ها، بخش هایی از چین امروزی، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان، افغانستان و تاجیکستان است. این کتاب در حدود پنج قرن پیش، در کشمیر و بیرون از حوزه ی جغرافیایی کشور ایران، به دست یک مغول سواد آموخته در مکتب هرات نوشته شد. جدای از رخ دادهای تاریخی این کتاب، می توان از دیدگاه ادبی و بلاغی نیز این اثر را مورد بررسی قرار داد. دست آوردهای این پژوهش نشان می دهد که نویسنده، با بهره مندی از صناعات لفظی و معنوی و همچنین استفاده از شیوه ی خاص روایت، نبوغ خود را در زمینه ادبیات شکوفا کرده است. او به عنوان یک نویسنده ادیب، سعی کرده نوشته ی خود را، هم از حیث محتوا و هم از جهت فرم ادبی، خردمندانه و مورد پسند علما و ادبا بنویسد. از این رو، تاریخ رشیدی جز گزاره های تاریخی، حاوی چاشنی های ادبی و بلاغی است که در احساست و عواطف مخاطبان تأثیر شایسته می گذارد. در این پژوهش، که به شیوه ی کتاب خانه ای انجام گرفته است، با به دست دادن نمونه ها و تببین آن ها، قسمت های مصنوع متن از بخش های روایی متمایز گردیده و دلایل گرایش میرزاحیدر، به سمت صنایع و فنون ادبی نیز تبیین شده است؛ همین طوراز میان شگردهای خاص و متعدد روایت پردازی، مسئله ی زمان و طراحی ساختار روایت، در این اثر کاربرد ویژه تری دارد؛ همچنین یکی از شاخصه های بسیار برجسته ی تاریخ رشیدی، سبک روایت او در پاراگراف هاست؛ از این رو در این پژوهش، تکنیک های روایی تاریخ رشیدی، با مرکزیت زمان و طرح روایی و پاراگراف بندی روایی بررسی می شود. ویژگی های سبک شناسی و بلاغت ساختار نحوی نیز از دیگر مؤلفه هایی هستند که در متن تاریخ رشیدی، مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت.