1404/02/01
علی محمدی

علی محمدی

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 57197104483
دانشکده: دانشکده علوم انسانی
نشانی: همدان، دانشگاه بوعلی سینا، گروه زبان و ادبیات فارسی
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
تحلیل و بررسی کشف و شهود عرفانی در غزلیات شمس با تکیه بر مؤلفه های مکتب سوررئالیسم
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
کشف و شهود، مولانا، عرفان، رودلف، غزلیات شمس
سال 1397
پژوهشگران مجتبی صوفی(دانشجو)، علی محمدی(استاد راهنما)

چکیده

چکیده سوررئالیسم به مثابه یک مکتب هنری و ادبی و به عنوان مهمترین نهضت ادبی پس از سمبولیسم در سال 1920 به دنبال نهضت ضد ادبی و ضد هنری دادا که در 1916 در زوریخ شکل گرفته بود؛ به دست همان فعالان دادائیسم و به رهبری آندره برتون شکل گرفت اما به مثابه یک بوطیقای زیباشناختی که مجموعهی ویژگیهایی در فرم، فضا و روایت و نیز اصول آفرینش هنری این مکتب را دربر میگیرد، به تصریح خودِ برتون در بیانیه ی اول سوررئالیسم که در آن شمار زیادی از شاعران و نویسندگان را از دانته و شکسپیر تا سویفت، شاتو بریان، مالارمه و راسل را سوررئالیست میداند، صرفاً پس از بنیانگذاری این مکتب پدید نیامده است بلکه میتوان ردپای آن را در کهنترین متون دینی، عرفانی و اساطیری دنبال کرد. از این رو پس از ظهور این مکتب گاه برخی از آثار کهن ادبیات جهان به سبب ابتناء بر ناخودآگاهی ، ساختار رؤیاوار، بیتوجهی به واقعیت بیرونی و عقل و منطق، گرایش به ایجاد شگفتی و غرابت و همچنین به دلیل اشتمال بر ویژگیهای متون سوررئالیستی به صفت سوررئالیستی اتصاف یافتهاند. برخی از آثار ادبیات عرفانی ایران از آن دسته آثاری است که میتوان صفت سوررئالیستی را برای آنها به کار برد. عرفان ایران – اسلامی و سوررئالیسم علیرغم تفاوتهای بنیادی و ساختاری در اندیشه و خاستگاه دارای تشابهات و اشتراکاتی هرچند صوری هستند که نشان دهندهی تأثیرپذیری سوررئالیسم از عرفان ایرانی – اسلامی است. تشابه نگارش خودکار با شطح و بیان بدون اندیشه عرفا، تأکید بر عقلگریزی در هر دو مکتب که منجر به تخیل آزاد در آنها میشود، توجه هر دو مکتب به وقایع خواب و رؤیا، ارتباط با جهان هستی دراصول هر دو مکتب از تشابهاتی است که ظن تأثیرپذیری سوررئالیسم از عرفان ایرانی – اسلامی را تقویت میکند. غزلیات شمس که یکی از آثار برجسته ادبیات عرفانی ایران است، از آن دسته آثاری است که دارای صبغهای سوررئالیستی است و ویژگیهای مکتب سوررئالیسم در آن پدیدار است. اگر چه تاکنون در نوشتههای متعددی بوطیقای سوررئالیستی غزلهای مولانا بررسی شده است اما ما در این رساله از منظری نوین یعنی بررسی و تحلیل عناصر روایتهای سوررئالیستی در غزلهای مولانا و چگونگی تاثیر آنها بر نزدیک کردن این غزلها به مرزهای سوررئالیسم پرداختهایم.