1404/02/01
علی محمدی

علی محمدی

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 57197104483
دانشکده: دانشکده علوم انسانی
نشانی: همدان، دانشگاه بوعلی سینا، گروه زبان و ادبیات فارسی
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی زمینه های فرم و اندیشه های سوررئالیستی در معارف بهاولد
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
معارف بهاولد، اندیشه، فرم، سوررئالیسم
سال 1394
پژوهشگران نیلوفر امیدی(دانشجو)، علی محمدی(استاد راهنما)

چکیده

چکیده: سورئالیسم؛ یکی از مکاتب ادبی و هنری است که اساس آن بر پایهی برهم زدن عادات گذشته و شکستن هنجارها بنا شده است. در واقع، سورئالیسم؛ خلق هنر بدون توجّه به معیارهای خاص و بدون چهارچوبها و برنامهای از پیش تعیین شده میباشد. یک نوشتهی سورئالیستی را میتوان تقریر اندیشه، فارغ از هرگونه ضابطهی عقلانی و مستقل از ملاحظهی معیارهای متعارف دانست. در یک نوشتهی سورئالیستی، آنچه اهمیت مییابد و در مرکز توجّه قرار میگیرد؛ «ضمیر ناخودآگاه» نویسنده است و تعقّل و استدلالات منطقی کنار گذاشته میشود. اگرچه «سورئالیسم» به گونهی رسمی و به عنوان یکی از جنبشهای معروف هنری قرن بیستم، در غرب پایهگذاری شد؛ امّا رگههائی از آن را میتوان در برخی از متون عرفانی ایرانزمین مشاهده کرد که سابقهای بیش از این دارد. اگر عقلستیزی برخی از عرفا در قرون اوّلیهی هجری و گذر از چهارچوبهای منطقی در آثارشان را، نخستین نمونههائی بدانیم که دارای مؤلّفههای سورئالیستی هستند؛ باید بپذیریم که زمینههای اندیشههای سورئالیستی پیشتر از آنکه از غرب سرچشمه بگیرد، در ادبیات و عرفان شرق وجود داشته است. بهاءالدّین محمّد بن حسین خطیبی بلخی –پدر مولانا- مشهور به بهاءولد؛ از عرفای قرن ششم و هفتم هجری قمری است که بیان عارفانه و شطحیات ناب عرفانی او که با شکستن هنجارهای متعارف و رها کردن عقل و منطق همراه میباشد، موجب شده تا رگههائی از مؤلّفههای سورئالیستی را در اثر یگانهی او، «معارف»، مشاهده کنیم. در این تحقیق سعی شده است که با توجّه به شاخصهها و مؤلّفههای «سورئالیسم» و بررسی زمینههای آن در «معارف» بهاءولد، این اثر مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد.