در مجموعه اشعار نیما یوشیج سروده های گوناگونی دیده می شود که برخی از آن ها روایت شاعرانه ای ااز یک داستان هستند. منظومه ی خانه ی سریویلی هم از جمله ی این روایت ها به شمار می آید. با توجه به این که پژوهش گران روایت را بنیادی ترین اصل متن های نمایشی و داستانی دانسته اند و با توجه به این که نیما در این منظومه خواسته نظریه ی شعری خویش را که مبتنی بر نزدیک کردن شعر به نثر موزون است از یک سو و از سوی دیگر توجه بخشیدن به ذات روایت باشد به چشم مخاطب آورد؛ از این منظومه ی یادشده طرف اهمیت و توجه واقع گردیده است. این درست است که روایت عناصر شناخته شده و جدی ی دارد و با توجه به نظریه ی برخی از نظریه پردازان ممکن است داستانی دارای همه ی آن عناصر چنان که باید نباشد؛ اما از آن جا که برخی از روایت شناسان نیز به کم ترین عناصر روایی و داستانی در داستانی اهمیت بخشیده اند و آن را دارای گوهر روایت دانسته اند، از این رو خانه ی سریویلی، سزاوار کاوش و ارزش یابی واقع می شود. بخش مهمی از سخنان ما در این پژوهش و هم چنین سخنان نیما از زبان شخصیت ها بیان شده است بدین روی عنصر شخصیت که یکی از عناصر اصلی روایت شاسی ست در این تحلیل برجسته گردیده است. وقتی عنصر شخصیت برجسته باشد، الگوی کنش گر گریماس که بر اساس شخصیت ها طرح ریزی گردیده، باز اهمیت مضاعف می یابد. ما در این گزارش با الگوی گریماس به میزان کارامدی و تعیین میزان کنش مندییا کنش پذیری عامل داستانی که همان شخصیت باشد، توجه کرده ایم. باری خانه ی سریویلی یکی از سروده های به نسبت بلند و موفق نیماست که در این مقاله از زاویه ی روایت شناسی و بر اساس نظر گریماس مورد ارزیابی قرار گرفته است.
