این پژوهش با هدف تأثیر سنجش بازیوارسازی شده بر نیمرخ تحصیلی دانشآموزان پایه پنجم در درس علوم با تعدیلگری تیپ شخصیتی صورت گرفت. این پژوهش با روش کمی انجام گرفت و از لحاظ هدف در زمرهی پژوهشهای کاربردی قرار میگیرد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج در سال 1403-1402 بود که براساس آمار اداره آموزش و پرورش 6443 نفر بودند که از طریق نمونهگیری در دسترس، 40 نفر به دو گروه آزمایش و کنترل (هرگروه 20 نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1980)، پرسشنامه استاندارد درگیری تحصیلی ریو (2013) و پرسشنامه شخصیت مدل مورفی و میزگایر (2008) بود. پایایی پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر، توسط ظهیری و رجبی (1388) با آزمون آلفای کرونباخ با استفاده از نرمافزار اسپیاساس، 92/0 میباشد. پایایی پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو نیز توسط ملیحه رمضانی و احمد خامسانی (1396) به روش آلفای کرونباخ 92/0 به دست آمده است. و در آخر مورفی و میزگایر آلفای کرونباخ تست تیپ شخصیتی را برای مقیاس ها بین 61/0 تا 71/0 گزارش کردهاند. آنها نشان دادهاند که ضریب بازآزمایی به طور متوسط برابر با 73/0 است. به گروه آزمایش 8 جلسه مداخلهی سنجشبازیوارسازی شده وارد شد درحالیکه گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد و سنجش آن به روش سنتی یعنی مداد کاغذی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی صورت گرفت. برای بررسی فرضیه اثربخشی سنجش بازیوارسازی شده از آزمون کواریانس یک راهه و برای بررسی تعدیلگری تیپ شخصیتی بر انگیزه و درگیری از کواریانس دو راهه و بر زیرمقیاسهای انگیزه و درگیری از کواریانس چند متغیره استفاده شد. یافتهها نشان داد که سنجش بازیوارسازی شده بر انگیزه درونی و بیرونی و درگیری شناختی، عاطفی، رفتاری و عاملی دانشآموزان تاثیر دارد و در آخر، یافتههای این پژوهش نشان میدهد که نوع شخصیت به طور قابل توجهی تأثیر ارزیابیهای بازیمحور بر انگیزه و درگیری دانشآموزان را تعدیل نمیکند. از یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که این روش میتواند به طور قابل توجهی میزان درگیری و انگیزه دانشآموزان را افزایش دهد و از این طریق، کیفیت یادگیری و دستیابی به اهداف آموزشی را بهبود بخشد.