امروزه دیگر صحبت از فواید و ضعف های فضای برخط در فرایند آموزش و یادگیری موضوعی کهنه می نماید. چالش امروز، نحوه بکارگیری بهتر و استفاده مناسب تر از قابلیت های این فضا در امر آموزش و تسهیل یادگیری متربیان است. یادگیری مشارکتی، تعاملات یادگیرندگان با یکدیگر و به اشتراک گذاری منابع از رهگذر پیشرفت های اخیر در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات معنایی دوباره و پررنگ پیدا نموده اند. ارائه کردن سریع نظرات و برداشت های شخصی خود در مورد موضوعات درسی و دریافت بازخورد افراد دیگر از دیگر فواید این تغییر است. طراحی فضای برخط برای رخ دادن یادگیری مشارکتی می تواند باعث تسهیل، تعمیق و تثبیت یادگیری شده و افراد را به دیدگاه های یکدیگر آشنا نماید. در این مقاله ابتدا مبانی نظری در مورد یادگیری مشارکتی برخط مرور خواهد شد و در ادامه پنج اصل یادگیری مشارکتی شامل: غیر محتمل بودن عدم برقراری ارتباط، محتوا و سطوح ارتباط، نقطه گذاری توالی رویدادها، ارتباط قیاسی و دیجیتال و تعامل متقارن و تعامل مکمّل و راهبردهای مربوط به هر کدام ارائه می شوند. هر کدام از این اصل ها مبتنی بر یک سری پیش فرض هاست. همچنین در ذیل هر یک از این اصول راهبردهایی ارائه گردیده است که می تواند راهنمای خوبی برای معلم جهت افزایش و مدیریت مشارکت های برخط جهت طراحی تجارب یادگیری موفق در این فضا باشد.