عبدالحسین خدام محمدی

معمولاً نظریه‌های تورمی برپایه دینامیک یک میدان تورمی که به طورکمینه با گرانش نسبیت عام اینیشتینی جفت شده، بنا شده است. همچنین می‌توان این تصویرساده را تغییر داد و مدل‌های تورمی را در نظر بگیریم که علاوه بر میدان اسکالر، میدان‌های برداری نیز دردینامیک تورم نقش داشته باشد. رویکرد استاندارد در کیهان شناسی نظری که دوره تورم را توصیف می‌کند استفاده از میدان‌های اسکالر است. اما یکی دیگر از توصیف‌های موفقیت آمیز استفاده از توصیف گرانشی تعمیم یافته تورم است. از آنجایی که ما در عصر کیهان شناسی دقیق زندگی می‌کنیم مدل‌های نظری برای دوران اولیه، باید تعدادی ازآزمون‌ها را بگذراند تا موفق تلقی شود. درگرانش تعمیم یافته مهمترین وحیاتی ترین آزمون‌هایی که یک مدل باید انجام دهد تولید یک طیف نسبتا ناوردا ازاختلالات انحنای اولیه است وهمچنین تولید یک نسبت تانسور به اسکالر بسیار کوچک است. یکی از پارامتر‌های با اهمیت، شاخص طیف توان است. اگر شاخص طیف توان در محدوده‌ی مورد نظر کشف شود، در برخی موارد می‌توان سیگنالی برای رانش شاخص طیفی در آزمایش‌های CMB تشخیص داد. کلی‌ترین مثال برای این مسئله،گرانشF(R) است که به همراه یک میدان اسکالر می‌تواند توصیف خوبی برای تورم کیهانی باشد. این پژوهش از این نظر با اهمیت است که میتوان نشان داد که یک مدل گرانش تعمیم یافته می‌تواند مشکلات مدل‌های تورم تک میدانی از جمله محدوده مقادیر رانش شاخص طیف توان و نسبت تانسور به اسکالر را حل نماید.