مسئله مسیریابی تولید ترکیبی از مسئلۀ تعیین اندازه انباشته و مسئله مسیریابی خودرو است. در این مساله به طور عمومی فرض میشود که یک تصمیم گیرنده به عنوان ریاست واحدهای تولید و توزیع، وجود دارد. در دنیای واقعی، اجزای داخلی این سیستم مانند تولیدکننده و توزیع کننده، میتوانند از قدرت تصمیمگیری و عملکرد مستقل تری برخوردار باشند. این پژوهش به منظور نزدیکتر کردن مساله مسیریابی تولید به مسائل دنیای واقعی، به توسعه مساله مسیریابی تولید در جنبه های عدم قطعیت و حضور چند تصمیم گیرنده می پردازد و تلاش دارد مدلهایی تقریباً واقعی با انعطاف پذیری و قابلیت کاربریِ بیشتر ارائه نماید. این مفروضات باعث افزایش زمینه های تصمیمگیری مدیران و سازگاری با شرایط واقعی زنجیره های تولید و توزیع میشود. بدین منظور دو مساله اصلی در این پژوهش ارائه و توسعه داده میشوند. در مساله اول، مساله مسیریابی تولید با دوسطح تصمیم گیری توزیع کننده و تولیدکننده طراحی شده است که علاوه بر توجه به حضور تصمیم گیرندگان مختلف، مساله مسیریابی تولید از جنبه حفاظت از محیط زیست و امکان برونسپاری نیز توسعه داده میشود. توزیع کننده به عنوان رهبر و تولیدکننده به عنوان پیرو فرض شده است. با توجه به ماهیت دوسطحی و چندهدفه این مساله، رویکرد برنامه ریزی آرمانی فازی دوسطحی به عنوان حل دقیق توسعه داده میشود. تحلیل نتایج عددی این مساله به مقایسه نتایج مساله مسیریابی تولید دوسطحی چندهدفه با مساله مسیریابی تولید چندهدفه با یک تصمیم گیرنده با تحلیل حساسیت بر روی تغییرات جریمه برونسپاری میپردازد. نتایج حاکی از آن است که جوابهای نامغلوب مسئله تک سطحی، پاسخ های پایدار و متعادلی برای مسئله در شرایط رقابتی نیستند و با بررسی شاخصهای معمول برای مسائل چندهدفه برتری شاخص نرخ دستیابی همزمان RAS در ارزیابی نتایج مساله مسیریابی تولید دوسطحی چندهدفه حاصل میشود، این امر موجب روشن شدن ماهیت رفتار مساله دوسطحی میگردد، به طوریکه مساله دوسطحی به دنبال یافتن جوابهای پارتویی متنوع و متمرکز نیست بلکه به دنبال ایجاد تعادلی در میان تصمیم گیرندگان در راستای دستیابی به اهدافشان است. ادامه تحلیل نتایج عددی به بررسی حساسیت توابع هدف در سطوح بالا و پایین در مقایسه با هم و حدود تحمل شان، حساسیت کالای برونسپاری شده و کل کالای نگهدارش شده نسبت به تغییرات جریمه برونسپاری