پژوهش حاضر با هدف تبیین فرایند و راهبردهای فرهنگپذیری نومعلمان انجام شد. بدین منظور از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. برای گردآوری دادهها نیز مصاحبه نیمهساختاریافته مورد استفاده قرار گرفت. میدان پژوهش شامل نومعلمانی بود که دوره چهارساله تربیتمعلم را در دانشگاه فرهنگیان گذرانده و کمتر از پنجسال سابقه تدریس داشتند. مشارکتکنندگان در پژوهش شامل 15 نفر از نومعلمان مذکور بودند که بهصورت هدفمند و ملاکمحور و با توجه به قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. برای تحلیل دادهها از روش کدگذاری سه مرحلهای (باز، محوری و گزینشی) استفاده شد. برای بررسی اعتماد دادهها، چهار معیار باورپذیری، قابلیتانتقال، اطمینانپذیری و تأییدپذیری مورد استفاده قرار گرفت. یافتهها نشان داد که فرایند فرهنگپذیری نومعلمان در سه مرحله فرهنگپذیری اولیه، فرهنگپذیری تخصصی و فرهنگپذیری حرفهای انجام میگیرد و کوره ذوب، همانندگردی، تعاملگرایی، جدایی، حاشیهنشینی و رهاشدگی مهمترین راهبردهای فرهنگپذیری نومعلمان هستند. در پایان، نتیجهگیری شد که در فرایند فرهنگپذیری نومعلمان، مهمترین راهبرد مورد استفاده توسط مدرسه و نظام آموزشی، راهبرد «کوره ذوب» است تا بتوانند نومعلمان را با فرهنگ خود همسو و سازگار نمایند. در مقابل، مهمترین راهبرد مورد استفاده توسط نومعلمان، راهبرد «تعاملگرایی» است تا بتوانند بین پیشینه فرهنگی خود و نظام آموزشی و مدرسه اتصال و ارتباط برقرار نمایند.