پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل تجربهای از به کارگیری یادگیری مشارکتی در آموزش عالی ایران پرداخته است. به این منظور، مطالعهای طولی به روش اقدام پژوهی در دو نیمسال تحصیلی در یکی از دانشگاه های کشور و در رشته علوم تربیتی صورت گرفته است. مشارکتکنندگان پژوهش را دانشجویان دوره کارشناسی رشته علوم تربیتی تشکیل دادهاند. دادههای این پژوهش، از طریق پرسشنامه بسته و باز پاسخ، مصاحبه فردی و گروهی، مشاهده مشارکتی از کلاس درس و یادداشتهای خود شرح حال نویسی استاد جمعآوری شده است. داده های کمّی با روش آمار توصیفی و دادههای کیفی از طریق کدگذاری و مقولهبندی تحلیل شدهاند. تلفیق تحلیل کمّی و کیفی نشانگر وجود دو نوع مقوله «فرایند» و «برآیند» در تبیین تجربه مذکور بود. مقوله فرایند، خود شامل زیرمقولههای «گروهبندی»، «روش کار»، «تکالیف»، «روابط و تعاملات»، «احساس مسئولیت» و «جدی گرفتن فرایند یادگیری مشارکتی» بود. مقولهی برآیند نیز خود شامل زیرمقوله های «مهارتها» و «نگرش» بود. درنهایت، پیشنهاد هایی نیز برای بهبود عمل از تحلیل دادهها استخراج شد که بر اساس آنها مدل بهبود یافتهای برای عمل در آینده حاصل شد که خود، مقدمه اجرای پژوهش دیگری را فراهم می کند.