ریزشبکه به مجموعه ای از بارهای قابل کنترل و غیرقابل کنترل، منابع انرژی فسیلی، منابع تولیدپراکنده و منابع ذخیره انرژی گفته می شود که به صورت یک شبکه کوچک نیازهای یک ناحیه محلی را فراهم می آورد. ریز شبکه ها در دو حالت یکی در حالت اتصال به شبکه اصلی و دیگری در حالت جدا از شبکه اصلی بهره برداری می شوند. محدودیت سوخت های فسیلی، آلودگی های ناشی از آن و استفاده از انرژی های تجدیدپذیر سبب توسعه و پیشرفت در خودروهای الکتریکی و به تبع آن احداث و ایجاد ایستگاه های شارژ خودروهای الکتریکی شده است. امروزه با گسترش مفهوم ریزشبکه و هوشمند سازی شبکه های الکتریکی منابع تولیدات پراکنده در ابعاد گسترده تری مورد استفاده قرارگرفته اند. از آنجایی که توان تولیدی منابع تولید پراکنده متغیر است و این تغییرات به دقت قابل پیش بینی نیست، لازم است در بهره برداری از آنها عدم قطعیت تولیدات پراکنده را در نظر گرفت و مدل سازی کرد. در پایان نامه حاضر، استراتژی مالک ایستگاه شارژ خودروهای برقی در بازه زمانی کوتاه مدت مورد بررسی قرار گرفته است. هدف تعیین استراتژی بهینه در کوتاه مدت برای کسب حداکثر سود توسط مالک ایستگاه شارژ خودروی الکتریکی است. مالک ایستگاه شارژ خودروی الکتریکی هم در بازار انرژی و هم در بازار رزرو قادر به شرکت و مبادله است، به علاوه در برنامه های پاسخگویی بار شرکت می کند و نیز خود دارای منابع انرژی تجدیدپذیر، شامل مولد بادی و خورشیدی است. دراین پایان نامه سه حالت مختلف برای بررسی و تحلیل در نظرگرفته شده است. در حالت اول، برنامه ریزی بصورت یک پخش بار اقتصادی و بدون وجود خودروهای الکتریکی و سیستم پاسخگویی تقاضا در نظرگرفته شده است. در حالت دوم، خودروهای الکتریکی به شبکه اضافه شده است. در حالت سوم، حساسیت مصرف کنندگان به قیمت به عنوان سیستم پاسخ تقاضا به مدل اضافه شده است. مدل پیشنهادی بر روی یک ریزشبکه آزمایشی و برای تعداد 5 مدل خودروالکتریکی و 10 الگوی شارژ حل شده است. مسئله بهینه سازی حل شده، یک مدل ریاضی غیرخطی است و برای حل آن از برنامه DICOPT در نرم افزار گمز استفاده شده است. نتایج حاصل از شبیه-سازی نشان می دهد که استفاده همزمان از خودروهای برقی و برنامه پاسخگویی تقاضای بارمنجر به کاهش هزینه های عملیاتی ریزشبکه می شود. بر طبق نتایج، هزینه حالت دوم نسبت به حالت اول کاهش پیدا می-کند وهزی