ورود ریزشبکه ها به سیستم های قدرت ، چالش هایی مانند بهره برداری وبرنامه ریزی بهینه آن ها، به همراه داشته است . این چالش ها را می توان ناشی از عدم قطعیت در توان تولیدی منابع تولید پراکنده ، تغییرات قیمت برق در بازار انرژی ، تغییرات تقاضای بار و ورود گسترده خودروهای برقی دانست . با ورود گسترده ریزشبکه ها، مدیریت انرژی و بهره برداری از سیستم هایی با چندین ریزشبکه ، تحت عنوان ریزشبکه های چندگانه مطرح می شود . درسال های اخیر پژوهش های زیادی در ارتباط با مسائل مربوط به ریزشبکه های چندگانه انجام یافته است . هدف اصلی درغالب این پژوهش ها، کاهش هزینه بهره برداری ، حفظ حریم مشترکین و هم چنین بهبود قابلیت اطمینان ، می باشد . یک ریزشبکه ممکن است دارای منابع تولید انرژی قابل کنترل و یا منابع انرژی تجدیدپذیرکه ماهیتی تصادفی دارند ، باشد که وجود یک سیستم مدیریت انرژی را برای تأمین بارهای ریزشبکه و بهره برداری بهینه در هر دو حالت جزیره ای و متصل به شبکه ، اجتناب ناپذیر می کند . این سیستم مدیریت انرژی ، وظیفه برنامه ریزی بهینه منابع تولید انرژی قابل کنترل و ذخیره سازهای انرژی را با هدف تأمین توان مورد نیاز مشترکین ، برعهده دارد . ساختار این سیستم انرژی می تواند به صورت متمرکز ، غیرمتمرکز و یا ترکیبی باشد . روش های گوناگونی مانند الگوریتم ژنتیک ، بهینه سازی مقاوم ، بهینه سازی تصادفی و برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط ، در منابع مختلفی به منظور برنامه ریزی بهینه ریزشبکه چندگانه مورد استفاده قرار گرفته اند . علاوه برآن ، برنامه های پاسخگویی بار با هدف هموار کردن منحنی روزانه بار ، به کارگرفته شده اند . در این پایان نامه و به عنوان اولین قدم ، ویژگی های اصلی و نیازهای یک ساختار بازار اضطراری برای سیستم ریزشبکه چندگانه شناسایی شده اند . در مرحله بعد ، یک ساختار بازار مناسب طراحی شده و مراحل مورد نیاز جهت کارگذاری موفق آن معرفی شده اند . بازار فرض شده از نوع هیبریدی است و معاملات اضطراری حوضچه و قراردادهای دوجانبه را جهت کاهش ریسک سیستم در مواجهه با رویدادهای احتمالی مختلف با هم ترکیب می کند . در مرحله بعد ، یک روش پیشنهادی برای ریزشبکهها ارائه شده است که منابع در دسترس(شامل واحدهای DG تجدیدپذیر و توزیع پذیر ، واحدهای ذخیره انرژی) و همچنین بارهای انعطاف پذیرشان را به حساب می آورد . در گام بع